اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم
آیا توسل به انبیاء(ع) و ائمه(ع) صحیح است؟
آیا توسل به انبیاء(ع) و ائمه(ع) ریشه در قرآن کریم دارد؟
آیا توسل به انبیاء(ع) و ائمه(ع) ریشه در سنت رسول الله(ص) دارد؟
توسل به اولیای الهی نوعی تمسك به (وسیله) است كه در قرآن به آن دعوت شده است و قرآن پیوسته به جامعه با ایمان و با تقوا دستور میدهد كه به دنبال وسیله بروند، چنان كه می فرماید:
(یا أَيُّها الَّذینَ آمَنُوا اتَّقوا اللّه وابتَغُوا إِلیهِ الوَسیلَة وجاهِدُوا فی سَبیلهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُون).(1)
(ای افراد با ایمان، تقـوای الهی را پیشـه كنیـد و برای رسیدن به او، وسیلهای فـراهـم آورید (توسل جویید) و در راهش جهاد كنید، باشد كه رستگار شوید).
اكنون باید دید مقصود از تحصیل وسیله چیست؟ تدبّر در آیه میرساند كه مقصود از آن، سبب تقرّب و وسیلة نزدیكی به خداست. برای تقرّب به خدا وسایل و اسباب گوناگونی هست كه به برخی از آنها اشاره میكنیم:
1. انجام دادن فرایض
انجام واجبات یكی از اسباب تقرب به درگاه الهی است. امیرمؤمنان(ع) در یكی از سخنان خود چنین میگوید:
(بهترین چیزی كه متوسّلان به خدا بدان توسل میجویند، ایمان به خدا و به رسول و جهاد در راه خدا و به پاداشتن نماز ـ كه اساس طریقت و شریعت است ـ و دادن زكات میباشد).(2)
2. توسل به اسماء و صفات خدا
یكی از اقسام توسل، خواندن خداوند به اسما و صفات اوست. این نوع توسل در روایات، به خصوص در ادعیة اهل بیت^، فوق العاده بارز و چشمگیر است.
در این مورد به دو حدیث بسنده میكنیم:
الف. ترمذی در سنن خود از (بریده) نقل میكند، پیامبر (ص) شنید مردی چنین میگوید:
(خدایا! من از تو درخواست میكنم به گواهیام بر این كه تو آن خدایی هستی كه جز تو خدایی نیست، تو احد و صمد هستی كه نه میزاید و نه زاییده شده است و نه برای او مانندی یافت میشود...
پیامبر (ص) فرمود: تو خدا را به وسیله اسم اعظم او خواندی، كه اگر او به آن اسم خوانده شود، اجابت میكند و اگر از او چیزی خواسته شود، عطا مینماید.)(3)
ب. در دعایی از امام باقر(ع) و امام صادق(ع)‘ (معروف به دعای سمات) چنین وارد شده است :
(خدایا! من از تو سؤال میكنم به نام بزرگ و بزرگتر، گرامیتر و برترت، نامی كه اگر به آن نام برای باز شدن درهای بسته آسمان خوانده شوی باز میشود، واگر به آن نام، بر گشایش درهای زمین خوانده شوی گشوده میگردد، و اگر به آن نام برای آسانی خوانده شوی آسان گردد).(4)
دعای جوشن كبیر نمونهای بارز از این نوع توسل است كه در شبهای قدر میخوانیم.
3. توسل کردن به قرآن كریم
یكی از راههای توسل این است كه انسان قرآن را بخواند و به وسیلة آن، از خدا حاجت بطلبد. در حقیقت، این نوع توسل، توسل به فعل خدا است؛ زیرا قرآن كلام خداست كه بر قلب رسول الله (ص) نازل شده است.
احمد بن حنبل از عمران بن حصین نقل میكند كه از پیامبر (ص) شنیدم که میفرمود:
(قرآن را بخوانید و از خدا به وسیلة آن سؤال كنید، پیش از آنكه گروهی بیایند و به وسیلة آن از مردم سؤال كنند).(5)
دقت و امعان نظر در حدیث فوق، نكتهای را روشن میسازد و آن اینكه: توسل به هر موجودی كه نزد خدا منزلت و كرامت داشته باشد جایز است، لذا در شبهای قدر مستحب است انسان قرآن را باز كند واین دعا را بخواند:
(پروردگارا! من از تو به وسیلة این كتابی كه فرو فرستادهای و آنچه در آن است سؤال میكنم. پروردگارا! نام بزرگت و اسمای زیبایت در این كتاب هست...).(6)
4.توسل به دعای برادر مؤمن
یكی از اسباب توسل و جلب مغفرت خدا، این است كه انسان از برادر مؤمن خود بخواهد در حق او دعا كند و این نوع توسل مورد اتفاق همه موحدان جهان است و در این مورد كافی است كه بدانیم
حاملان عرش الهی دربارة افراد با ایمان، طلب مغفرت میكنند (يَسْتَغْفِرونَ لِلّذینَ آمَنُوا).(7)
این تنها فرشتگان نیستند كه دربارة آنان طلب آمرزش مینمایند، بلكه مؤمنان نیز درباره گذشتگان چنین كاری انجام میدهند (رَبّنا اغْفِرْ لَنا وَ لإِخوانِنا الَّذین سَبَقُونا بِالإِیمان)(8)، (پروردگارا! بر ما و بر آن برادرانمان كه در ایمان آوردن بر ما پیشی گرفتهاند ببخشای).
پیامبر گرامی از امت اسلامی میخواهد كه در حق او دعا كنند و میفرماید:
(برای من از خدا وسیله بطلبید و آن مقامی است در بهشت كه جز بر یكی از بندگان خدا شایسته نیست و امیدوارم كه من همو باشم. هر كس برای من چنین مقامی بطلبد، شفاعت من بر او حلال میگردد).(9)
5.توسل به دعای رسول الله(ص) در زمان حیات
رسول گرامی (ص) شریفترین و گرامیترین انسانی است كه خدا آفریده است. آیات قرآنی به مقام و منزلت پیامبر(ص) اشارات فراوانی دارند كه نقل آنها در این مختصر نمیگنجد.
در منزلت پیامبر(ص) كافی است كه بدانیم خدا او را مایه مصونیت مردم از عذاب میشمارد و تصریح میكند كه تا او در میان مردم است خدا آنان را با نزول عذاب مجازات نمیكند:
(وَما كانَ اللّهُ لِيُعَذِّبَهُمْ وَأَنْتَ فیهِمْ وَمَا كانَ اللّهُ مُعذِّبَهم وهُمْ يَسْتَغْفرون).(10)
(تا تو در میان آنان هستی، خداوند هرگز آنان را مجازات نمیكند، هم چنان كه ایشان را تا زمانی كه طلب آمرزش میكنند، عذاب نمیكند).
در عظمت پیامبر(ص) كافی است كه خدا نام او را در كنار نام خود و اطاعت او را در كنار اطاعت خویش قرار داده است:
(وَمَنْ يُطِعِ اللّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ فازَ فَوزاً عَظیماً).(11)
این آیات وآیات دیگر، همگی از كرامت و منزلت آن حضرت حكایت میكند; منزلتی كه برای آن نظیری در عرصة آفرینش نیست.برای همین مقام قدسی پیامبر در پیشگاه خدا ، دعای او رد نمیشود، لذا به گنهكاران دستور داده شده كه به محضر پیامبر بروند و از او درخواست كنند كه در حقّ آنان استغفار كند: فراتر از این، حتی خودداری از طلب استغفار از پیامبر را نشانه نفاق میداند.(12)
(وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنفُسَهُمْ جاؤُكَ فَاستَغْفَرُوا اللّه وَاستَغفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللّهَ تَوّاباً رَحِیماً).(13)
(هرگاه آنان زمانی كه بر خویش ستم كردهاند نزد تو بیایند و از خدا طلب مغفرت كنند و پیامبر نیز برای آنان طلب مغفرت كند، خدا را توبه پذیر و رحیم خواهند یافت).
از برخی آیات استفاده میشود كه امتهای پیامبران پیشین نیز از آنان درخواست استغفار میكردند. به عنوان نمونه فرزندان یعقوب آنگاه كه خطای آنان آشكار گشت به پدر گفتند:
(يَا أَبانَا استَغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا إِنّا كُنّا خاطِئین * قالَ سَوفَ أسْتَغْفِرُ لَكُمْ رَبّی إنَّهُ هُوَ الغَفُورُ الرَّحیم).(14)
(پدرجان! برای مغفرت گناهان ما از خداوند طلب آمرزش كن; ما خطاكار بودیم. )یعقوب( گفت: (سوف) از پروردگارم طلب مغفرت خواهم كرد، همانا او آمرزنده و رحیم است).
در جواز این نوع توسل، جای هیچ بحث و گفتگو نیست و مخالفتی با آن به چشم نمیخورد. چیزی كه مهم است آگاهی از سبب استجابت دعای پیامبران است و آن، منزلت و جایگاه قدسی آنهاست.
6. توسل به دعای رسول الله(ص) پس از رحلت
با توجه به اصول چهارگانه، كه در سؤال مربوط به امكان ارتباط مطرح گردید، ثابت شد كه انسانهای والا در جهان برزخ، حی و زنده هستند، و ارتباط ما با آنان برقرار است، در این صورت درخواست دعا از آنان در هر دو حالت; حیات دنیوی و برزخی، كاملاً منطقی خواهد بود و آیه مربوط به درخواست استغفار، هر دو حالت را دربرمیگیرد،آنجا كه میفرماید:
(وَلَو أَنَّهُمْ إِذ ظَلَمُوا أَنفُسَهُمْ جاؤوكَ فَاسْتَغفَرُوا اللّه وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُول لَوَجَدُوا اللّه تَوّاباً رَحیماً).(15)
(و اگر آنان هنگامی كه بر خود ستم كردهاند به نزد تو بیایند، و خود از خدا آمرزش بخواهند و پیامبر نیز برای آنان طلب آمرزش كند، خدا را توبه پذیر و مهربان خواهند یافت).
مسلّماً ریشه استجابت دعای پیامبر را باید در روح پاك و نفس كریم و قرب ایشان نسبت به خداوند جستجو كرد. به پاس این كرامت معنوی است كه خداوند دعای او را میپذیرد؛ زیرا دعای برخاسته از روح پاك و قلب مملوّ از مهر الهی، بدون چون و چرا به هدف اجابت میرسد و در این مورد، فرقی بین حیات مادّی و حیات برزخی نیست.
گواه بر این كه آیة یاد شده اختصاص به زمان حیات رسول خدا(ص) ندارد، این است كه مسلمانان جهان از عصر صحابه و تابعان تا به امروز، عملاً این باب رحمت را باز میدانند و زائران روضة مطهّر نیز اکنون پس از تقدیم سلام و درود به پیشگاه ارجمند پیامبر، آیة یاد شده را تلاوت میكنند و ضمن استغفار به درگاه الهی، از پیامبر میخواهند كه برای آنان طلب آمرزش كند و هر فردی در هر زمانی كه به حرم آن حضرت مشرف شود ، زائران را در این حالت مییابد.
اکنون نمونههایی از گفتار بزرگان اهل سنّت، دربارة این آیه و درخواست دعا و توسّل به آن حضرت، پس از رحلت ایشان را ذكر میكنیم:
1. محیی الدین نووی كه از محدثان برجستة اهل سنت و شارح صحیح مسلم است، مینویسد: زائر رو به رسول خدا كند و دربارة خویش به او متوسل شود و به وسیلة او به سوی خدا شفاعت جوید و از زیباترین چیزها همان است كه ماوردی، قاضی ابوالطیب و دیگر اساتید ما از عتبی نقل كردهاند.
عتبی میگوید: روزی كنار قبر رسول خدا(ص) بودم، مردی از بیابان آمد و گفت:
(السلام علیك یا رسول اللّه سمعت اللّه یقول: (وَلَو أَنَّهُمْ إِذ ظَلَمُوا أَنفُسَهُمْ جاؤكَ فَاسْتَغفروا اللّه وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُول لَوَجَدُوا اللّه تَوّاباً رَحیماً) و قد جئتك مستغفراً من ذنبی مستشفعاً بِکَ إلی ربّی).(16)
(سلام بر تو ای فرستادة خدا. شنیدم كه خداوند میفرماید: (هرگاه آنان بر خویش ستم كنند و نزد تو بیایند و از خدا طلب آمرزش كنند و رسول خدا نیز برای آنان درخواست مغفرت كند، خدا را توبه پذیر و مهربان خواهند یافت. ای رسول خدا، اکنون به نزد تو آمدم، از گناهم استغفار میكنم و تو را شفیع به نزد پروردگارم قرار میدهم).
2. ابن قدامه حنبلی صاحب كتاب (مغنی) در آداب زیارت پیامبر خدا(ص) ضمن طرح این مطلب كه زیارت آن حضرت مستحب است، از پیامبر(ص) نقل میكند كه فرمود: هر كس به من سلام كند، من پاسخ سلام او را میگویم. سپس از (عتبی) سرگذشت عرب یاد شده را كه از (نووی) آوردیم، نقل میكند و هدف وی از نقل این داستان آن است كه زیارت آن حضرت، به این شیوه مستحبّ است.
3. غزالی (متوفای 505) در بخش مربوط به فضیلت زیارت مدینه، چگونگی زیارت آن حضرت را به تفصیل آورده و میگوید:
(پس از به پایان رساندن درودها، رو به قبر پیامبر ایستاده، خدا را حمد و ثنا بگوید و درود فراوانی به پیامبر بفرستد. سپس آیه (ولو أنَّهم...) را تلاوت كند وبگوید: (اللّهم انّا سَمِعْنا قولك وأطَعْنا أمْرَك وقَصَدْنا نبيّك، متشفعین به إلیك فی ذنوبنا، ومٰا أثقل ظهورنا من أوزارنا...)؛(17) (پروردگارا، سخن تو را شنیدیم و امر تو را اطاعت كردیم و نزد پیامبر تو آمدیم، در حالی كه او را شفیع خود نزد تو برای آمرزش گناهانمان قرار دادهایم و پشت ما از بار گناهان سنگین است).
علاوه بر عالمان بزرگ اهل سنت كه شیوة زیارت آن حضرت را به نحو یاد شده مورد تأكید قرار میدهند، گروهی دیگر نیز در این مورد، با آنان همصدا میباشند كه برای رعایت اختصار، از نقل آنها خودداری شد.
چند پرسش در مورد توسل
در میان اعمالی كه مسلمانان در حرم پیامبر(ص) و یا نقاط دیگر انجام میدهند، توسل بیش از همه مورد انتقاد وهابیان قرار میگیرد. آنان در این مورد اعتراضهایی دارند كه در این بخش به تحلیل آنها میپردازیم:
1. آیا درخواست دعا از ميّت، پرستش او نیست؟
آنها بر این عقیدهاند كه: درخواست دعا از انسان زنده كه قادر بر انجام خواسته اوست، جایز است و پرستش نیست، ولی درخواست دعا و یا هر عمل دیگر از فرد درگذشته كه قادر بر انجام آن نیست، نوعی پرستش ميّت به شمار میرود و طبعاً انجام دهندة آن در شمار مشركان قرار میگیرد.
پاسخ: أوّلاً، هیچگاه حیات و موت و یا زنده و مرده بودن درخواست شونده، ملاك عبادت و پرستش و شرك و توحید نیست. چگونه ممكن است درخواست دعا از فرد زنده عین توحید باشد، ولی درخواست همان دعا از فرد درگذشته عین شرك به شمار رود، در حالی كه ماهیت عمل یكی است، جز این كه طرف (درخواست شونده) در یكی در قید حیات است، و در دیگری رخت از جهان بربسته است و هرگز هیچ موحّدی، حیات و موت را میزان توحید و شرك معرفی نكرده است. آری، حیات و موت میتواند در مفید بودن و نبودن این درخواست مؤثر باشد، امّا در توحید و شرك تأثیری ندارد.
ثانیاً: اساس استدلال كسانی كه درخواست دعا از میت را شرك میدانند، این است كه مرگ انبیا و اولیا را پایان زندگانی آنان میدانند و برای آنان، حیات برزخی قائل نیستند، در حالی كه در سؤال نخست این فصل به روشنی ثابت شد كه شهیدان، انبیا، اولیا و حتّی مجرمان، پس از مرگ در حال حیاتاند.
ثالثاً: هر نوع دعوت و درخواست هنگامی رنگ شرك به خود میگیرد كهانسان درباره درخواستشونده، نوعیالوهیت و خداوندگاری و تفویض امور به وی قائل شود، در چنین حالتی است كه درخواست از آن فرد؛ زنده باشد یا مرده، پرستش وی به شمار میرود، ولی درخواست دعا از یك شخص، با این عقیده كه او یك انسان وارسته است و خدا پذیرای دعا و درخواست اوست، ارتباطی به شرك ندارد و تمام مسلمانان جهان، در محضر پیامبر(ص) او را به این وصف میستایند.
2. آیا درخواست دعا از میت بیفایده نیست؟
برخی معتقدند كسی كه از دنیا رفته و قادر به اجابت
درخواست متوسل نیست، هر نوع توسل و درخواست دعا از او عمل لغو و بیهودهای میباشد.
پاسخ: منشأ این سؤال یك نوع جهان بینی مادّی است كه مرگ اولیا را پایان زندگی دانسته و برای آنان حیات و زندگی برزخی قائل نیست، ولی با توجه به اصولی كه در گذشته یادآور شدیم، ثابت شد كه آنان از حیات بالایی برخوردارند، سخن ما را میشنوند و ارتباط ما با آنان قطع نشده است، بنابراین درخواست دعا امری عقلایی بوده و لغو و بیهوده نیست، امّا این كه آنان به درخواست ما پاسخ مثبت میگویند یا نه، به وجود وضعیت درخواستكننده وموضوع درخواست بستگی دارد.
3. آیا میان ما و كسانی كه از دنیا رفتهاند، مانعی وجود دارد؟
عدهای بر این باورند كه میان ما و افرادی كه از جهان رخت بربستهاند، حائلی وجود دارد كه مانع از ارتباط ما با آنان میشود، به گواه این كه قرآن میفرماید:
(وَمِنْ وَرائهِمْ بَرْزَخٌ إِلى يَوم يُبْعَثُون).(18)
(در پیش روی آنان، تا روز قیامت مانعی وجود دارد).
پاسخ: برزخ در لغت عرب به معنی حائل و مانع است، ولی این مانع مربوط به بازگشت مجدد رفتگان، به حیات دنیوی است، نه مانع از ارتباط با آنان، شاهد این مطلب ما این آیه است:
(حَتّى إِذا جاءَ أَحدهُمُ المَوتُ قَالَ رَبِّ ارجعُون * لعلّی أَعْمَلُ صالِحاً فِیما تَرَكتُ كَلاّ إِنّها كَلمَةٌ هُوَ قائِلُها).(19)
(تا آنگاه كه مرگ یكی از ایشان فرا رسد میگوید: پروردگارا! مرا به دنیا بازگـردان، باشد كه من در آنچه كه وانهـادهام، كـار نیكی انجـام دهـم. )خـطاب میرسد:( هرگز چنین نیست، این سخنی است كه او گویندة آن است).
با توجه به این كه گنهكار، خواهان بازگشت به این دنیاست، قرآن در رد درخواست او میفرماید:
(وَمِنْ وَرائهِمْ بَرْزَخٌ إِلى يَوم يُبْعَثُون).
(پیش روی آنان حائل و مانعی وجود دارد كه از بازگشت به این دنیا و تحقق آرزوی آنان جلوگیری میكند).
بنابراین ، حائل ، مانع از بازگشت به دنیا است، نه مانع از آگاهی و ارتباط میان زندگان و رفتگان .
پی نوشت:
(1) . مائده/35.
(2) . نهج البلاغه، خطبه 110.
(3) . سنن ترمذی:5/515، شماره 3475.
(4) . طوسی، مصباح المتهجد:374.
(5) . مسند احمد بن حنبل:4454.
(6) . ابن طاووس: اقبال:41.
(7) . غافر/7.
(8) . حشر/10.
(9) . مستدرك بحارالأنوار، ج4، ص 61.
(10) . انفال/33.
(11) . احزاب/71.
(12) . منافقون/5.
(13) . نساء/64.
(14) . یوسف/97 و 98.
(15) . نساء/64.
(16) . نووی، مجموع، شرح مهذب شیرازی و شرح بر صحیح مسلم، ج8، ص 256، چاپ مكتبة الارشاد.
(17) . احیاء العلوم:1/259، چاپ دارالمعرفه.
(18) . مؤمنون/100.
(19) . مؤمنون/ 99ـ100.
.............................
(کتاب راهنمای حقیقت - آیت الله جعفر سبحانی)
توسل،توسل کردن،دعای توسل،توسل چیست،آیا توسل،تویل به انبیا،توسل به ائمه،توسل به انبیا و ائمه،توسل کردن به اولیا،آیا توسل صحیح است،آیا توسل درسته،توسل کردن درسته؟،دلیل توسل،توسل چیست؟،دلایل توسل،آیا توسل به انبیاء صحیح است؟،آیا توسل به ائمه(ع) صحیح است؟