کمک مالی به سایت جامع سربازان اسلام
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم
اقامه عزای امام حسین(ع) ، توسط ائمه(ع)
اقامه عزای امام حسین(ع) ، توسط ائمه(ع)

سرانجام ، آن حادثه اى که از ابتداى خلقت ماجرایش براى اولیاى الهى گفته شده بود، اتّفاق افتاد. به یقین، ماجرایى که پیش از وقوعش دل ها را به درد آورده و اشک ها را جارى ساخته بود، هنگامى که در روز عاشوراى سال 61 هجرى روى داد، شعله اى بر جان ها زد و سوگ و ماتم را قرین خویش ساخت. همراه با درس هاى بزرگ آزادگى و آرمان خواهى و دفاع از شرف و اعتقاد تا پاى جان، عمق فاجعه به اندازه اى بود که از روز عاشورا مراسم سوگوارى و اشک و ماتم بر آن حضرت و یاران پاکبازش آغاز شد و همچنان ادامه دارد و تا واپسین لحظات عمر دنیا ادامه خواهد داشت. چرا که به فرموده رسول خدا(صلى الله علیه وآله): «إِنَّ لِقَتْلِ الْحُسَیْنِ حَرارَةً فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ لا تَبْرَدُ أَبَداً»; (به یقین شهادت حسین، حرارتى در دل مؤمنان ایجاد خواهد کرد، که هرگز خاموش نخواهد شد).(1)
در این قسمت نمونه هایى از گریه و سوگوارى بر آن حضرت را پس از شهادت، از نظر خواننده عزیز مى گذرانیم:
هنگامى که زنان حرم نبوى(صلى الله علیه وآله) چشم شان بر شهدا افتاد، فریاد و ضجّه سردادند و آنگاه زینب شروع به ندبه و ناله کرد و با صداى محزونى صدا زد: «وا مُحَمَّداه صَلّى عَلَیْکَ مَلِیکُ السَّماءِ، هذا حُسَیْنٌ مُرَمَّلٌ بِالدِّماءِ، مُقَطَّعُ الاَعضاءِ وَ بَناتُکَ سَبایا»; (اى محمد! درود خداوند بر تو باد. این حسین (توست که) به خون آغشته است و پیکرش قطعه قطعه شده و (این هم) دخترانت هستند که اسیر شده اند).
زینب کبرى(علیها السلام) همچنان در مصیبت برادرش و دیگر شهدا، سخن گفت و ندبه سر داد تا آنجا که نقل شده است:
«فَأَبْکَتْ وَاللهِ کُلَّ عَدُوٍّ وَ صَدِیق»; (به خدا سوگند! دوست و دشمن را به گریه آورد).(2)
پس از آن که کاروان اسیران را به کوفه و شام بردند، با خطبه هاى افشاگرانه امام زین العابدین(علیه السلام) و زینب کبرى(علیها السلام)، اوضاع شهر شام برگشت و با جوّ ایجاد شده بر ضدّ دستگاه خلافت اموى، یزید چاره اى جز اظهار ندامت و فرافکنى نداشت. در چنان شرایطى، زنان حرم حسینى در «شام» مراسم عزا و ماتم برپا کردند، تا آنجا که حتّى زنان خاندان اموى نیز در آن شرکت نمودند و این برنامه تا سه روز ادامه داشت.(3)
در روایتى از امام صادق(علیه السلام) نقل شده است که فرمود: «هنگامى که امام حسین(علیه السلام) به شهادت رسید، همسر او (به نام رباب)(4) براى آن حضرت مجلس ماتمى برپا کرد، خود گریه مى کرد و زنان و خادمانش نیز با او همصدا مى شدند».(5)
مراسم سوگوارى امام حسین(علیه السلام) در حضور امام باقر(علیه السلام) سرودن اشعارى توسّط کمیت اسدى در محضر آن حضرت در رثاى شهیدان کربلاست که امام با شنیدن آن، اشکش جارى شد و صداى گریه کنیزکى نیز از پشت پرده شنیده شد. امام(علیه السلام) پس از آن در حقّ کمیت دعا کردند.(6)
و در مورد حضرت امام صادق(علیه السلام) گاه برخى از شعراى اهل بیت که به محضر امام(علیه السلام) مى رسیدند، آن حضرت از آنان مى خواست در رثاى حسین بن على(علیه السلام) اشعارى بخوانند و گاه خود آن شاعران از امام(علیه السلام) اجازه مى گرفتند تا اشعارى در رثاى سید الشهداء(علیه السلام) بخوانند. در پاره اى از موارد امام(علیه السلام) به خانواده خویش مى فرمود: پشت پرده بنشینند و آن اشعار را بشنوند و در واقع، محفلى از دوستان خالص اهل بیت(علیهم السلام) براى عزاى سالار شهیدان بر پا مى شد.
عبداللّه بن غالب مى گوید: به محضر امام صادق(علیه السلام) شرفیاب شدم و در حضور آن حضرت مرثیه اى در باره امام حسین(علیه السلام) خواندم. هنگامى که به یک بیت حسّاس از آن مرثیه رسیدم، صداى زنى را از پشت پرده شنیدم که با گریه فریاد زد: «یا ابتاه»; (پدرجان).(7)
از دِعبل خُزاعى (شاعر معروف اهل بیت(علیهم السلام)) نقل شده است که من در ایّام شهادت امام حسین(علیه السلام) به محضر امام رضا(علیه السلام) شرفیاب شدم. دیدم آن حضرت محزون واندوهگین نشسته و یارانش نیز گرد آن حضرت نشسته اند. هنگامى که مرا دید فرمود: «خوش آمدى اى دعبل! آفرین بر کسى که با دست و زبانش ما را یارى مى کند!».
سپس در کنار خویش براى من جا باز کرد و مرا کنارش نشاند. آنگاه به من فرمود: اى دعبل! دوست دارم امروز براى ما مرثیه بخوانى; چراکه این ایّام روزهاى اندوه ما اهل بیت(علیهم السلام) و ایّام شادمانى دشمنان ما ـ به ویژه بنى امیّه ـ است. (سپس امام(علیه السلام) مطالبى را در پاداش گریه کردن و گریاندن در مصیبت اهل بیت(علیهم السلام) به خصوص مصائب امام حسین(علیه السلام) بیان کرد).
آنگاه امام رضا(علیه السلام) برخاست و پرده اى میان ما و حرمسراى خویش زد و خانواده اش را پشت پرده نشاند، تا آنان نیز براى مصیبت جدّشان امام حسین(علیه السلام) گریه کنند.(8) سپس به دعبل فرمود اشعار خود را بخوان و وى نیز مرثیه اى را در ماتم امام حسین(علیه السلام) و اهل بیتش خواند که قسمتى از آن چنین است:
«أَفاطِمُ لَوْ خِلْتِ الْحُسَیْنَ مُجَدَّلا *** وَ قَدْ ماتَ عَطْشاناً بِشَطِّ فُراتِ
إِذاً لَلَطَمْتِ الْخَدَّ فاطِمُ عِنْدَهُ *** وَ أَجْرَیْتِ دَمْعَ الْعَیْنِ فِی الْوَجَناتِ
أَفاطِمُ قُومِی یَا ابْنَةَ الْخَیْرِ وَ انْدُبِی *** نُجُومَ سَماوات بِأَرْضِ فَلاتِ
بَناتُ زِیاد فِی الْقُصُورِ مَصُونَةٌ*** وَ آلُ رَسُولِ اللهِ مُنْهَتِکاتِ
وَ آلُ زِیاد فِی الْحُصُونِ مَنِیعةٌ *** وَ آلُ رَسُولِ اللهِ فِی الْفَلَواتِ
سَأَبْکِیهِمْ ما ذَرَّ فِی الاَرْضِ شارِقُ *** وَ نادى مُنادِى الْخَیْرِ لِلصَّلَواتِ
وَ مَا طَلَعَتْ شَمْسٌ وَ حانَ غُرُوبُها *** وَ بِاللَّیْلِ أَبْکیهِمْ وَ بِالْغَدَواتِ»
(اى فاطمه! اگر پیکر به خاک و خون غلطیده حسین را که تشنه کام کنار شطّ فرات به شهادت رسیده به خاطر آورى در آن هنگام اى فاطمه کنار آن پیکر، به چهره ات مى زنى و اشک چشمانت را بر رخسارت سرازیر مى سازى اى فاطمه اى دختر بهترین مردم، برخیز! و بر ستارگان آسمان ها در آن صحراى خشک ناله بزن (چرا گریان نباشم وقتى که به خاطر آورم) دختران زیاد در قصرهاى خویش درامانند; ولى حریم خاندان رسول خدا دریده شده است. در حالى که آل زیاد در دژهاى محکمى آسوده اند فرزندان رسول خدا در صحراهاى خشک و سوزان سرگردانند. آرى! تا آن زمان که خورشید در عالم پرتو افشانى مى کند و نداى مؤذّنى براى نماز بلند است و مادامى که خورشید طلوع و غروب مى کند و به هنگام شبانگاهان و صبح گاهان بر آنان مى گریم).(9)
از برخى از فرازهاى تاریخ بر مى آید که شیعیان گاه و بیگاه در مناسبت ها (تا آنجا که شرایط را مساعد مى دیدند) کنار مزار آن حضرت در کربلا مراسم سوگ و ماتم برپا مى داشتند و ائمّه(علیهم السلام) نیز از این عمل شادمان مى شدند و آنان را تشویق مى کردند. به عنوان نمونه:
عبداللّه بن حمّاد بصرى مى گوید: امام صادق(علیه السلام) به من فرمود: «به من خبر رسیده که در نیمه شعبان گروهى از ساکنین اطراف کوفه و دیگر نقاط، بر مزارامام حسین(علیه السلام) در کربلا گردهم مى آیند و زنانى نیز براى آن حضرت نوحه گرى مى کنند، و از این جمعیّت گروهى قرآن مى خواند و گروهى دیگر حوادث کربلا را بازگو مى کنند و جمعى نوحه گرى کرده و برخى نیز مرثیه مى خوانند».
گفتم: فدایت شوم، من نیز بخشى از آنچه را مى فرمایید، دیده ام.
امام(علیه السلام) فرمود: سپاس خداوندى راکه در میان مردم گروهى را قرار داد که به سوى ما مى آیند و براى شهداى ما مرثیه مى خوانند و دشمنان ما را کسانى قرار داد که گروهى از خویشاوندان (و دوستان ما) و دیگر مردم، آنان را بى اعتبار کرده و کار آنان را زشت و ناپسند مى شمرند.(10)
کوتاه سخن این که: مراسم سوگوارى براى امام حسین(علیه السلام) و یاران باوفایش به ویژه در ایّام محرّم و عاشوراى حسینى از گذشته، تاکنون ادامه داشته و شیعیان و علاقمندان به سالار شهیدان، در همه جاى عالم، به شیوه هاى گوناگون همه ساله در مصیبت آن حضرت به ماتم مى نشینند و ضمن یادآورى فداکارى و جانبازى حسین بن على(علیه السلام) و یارانش در مظلومیّت آنان نیز اشک مى ریزند.(11)

پی نوشت:
(1). مستدرک الوسائل، ج 10، ص 318، ح 13.
(2). بحارالانوار، ج 45، ص 58 - 59. (با تلخیص). در کامل ابن اثیر، ج 4، ص 81 نیز همین تعبیرات با تفاوت هایى آمده است.
(3). ... فَخَرَجْنَ حَتّى دَخَلْنَ دارَ یَزِیدَ فَلَمْ تَبْقَ مِنْ آلِ مُعاوِیَةَ امْرَأَةً إِلاَّ اسْتَقْبَلَهُنَّ تَبْکِی وَ تَنُوحُ عَلَى الْحُسَیْنِ(علیه السلام) فَأَقامُوا عَلَیْهِ الْمَناحَةَ ثَلاثاً. (تاریخ طبرى، ج 4، ص 353) همین مطلب در بحارالانوار، ج 45، ص 142 نیز به گونه اى مشروحتر آمده است.
(4). مرحوم شیخ مفید مى نویسد: یکى از همسران امام حسین(علیه السلام) رباب دختر «امرءالقیس کلبى» است که مادر حضرت سکینه(علیها السلام) مى باشد. (ارشاد مفید، تاریخ زندگانى امام حسین(علیه السلام)، باب 5، ص 491).
(5). لَمّا قُتِلَ الْحُسَیْنُ أَقامَتِ امْرَأَتُهُ الْکَلْبِیَّةُ عَلَیْهِ مَأْتَماً و... (کافى، ج 1، ص 466).
(6). بحارالانوار، ج 36، ص390-391.
(7). بحارالانوار، ج 44، ص 286؛ ماجراى مرثیه سرایى ابوعماره در محضر امام صادق(علیه السلام) و گریه آن حضرت و اهل خانه نیز نمونه دیگرى است. (همان، ص 282).
(8). ثُمَّ إِنَّهُ نَهَضَ، وَ ضَرَبَ سَتْرَاً بَیْنَنا وَ بَیْنَ حَرَمِهِ، وَ أَجْلَسَ أَهْلَ بَیْتِهِ مِنْ وَراءِ السَّتْرِ لِیَبْکُوا عَلى مُصابِ جَدِّهِمُ الْحُسَیْنِ(علیه السلام)... (بحارالانوار، ج 45، ص 257).
(9). بحارالانوار، ج 45، ص 257 (با اختصار).
(10). «بَلَغَنِی أَنَّ قَوماً یَأْتُونَهُ مِنْ نَواحِى الْکُوفَةِ وَ ناساً مِنْ غَیْرِهِمْ وَ نِساءً یَنْدُبْنَهُ وَ ذلِکَ فِی النِّصْفِ مِنْ شَعْبَانَ فَمَنْ بَیْنَ قارِىء یَقْرَأُ وَقاصٍّ یَقُصُّ وَ نادِب یَنْدُبُ وَ قائِل یَقُولُ الْمَراثِی؟ فَقُلْتُ لَهُ: نَعَمْ جُعِلْتُ فِداکَ قَدْ شَهِدْتُ بَعْضَ ما تَصِفُ. فَقالَ: اَلْحَمْدُلِلّهِ الَّذِی جَعَلَ فِی النّاسِ مَنْ یَفِدْ إِلَیْنا وَ یَمْدَحُنا وَ یَرْثِی لَنا، وَ جَعَلَ عَدُوَّنا مَنْ یُطْعِنُ عَلَیْهِمْ مِنْ قَرابَتِنا أَوْ غَیْرِهِمْ یَهْدِرُونَهُمْ وَ یُقَبِّحُونَ مَا یَصْنَعُونَ». (بحارالانوار، ج 98، ص 74 به نقل از کامل الزیارات، ص 325، باب 108، ح 1).
(11). گرد آوري از کتاب: عاشورا ريشه‏ ها، انگيزه‏ ها، رويدادها، پيامدها، سعید داودی ومهدی رستم نژاد،(زیر نظر آيت الله العظمى ناصر مكارم شيرازى) ، امام على بن ابى طالب عليه السلام‏ ، قم‏ ، 1388 ه. ش‏ ، ص 60.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر آیت الله مکارم شیرازی
عزای امام حسین،عزاداری امام حسین،اقامه عزای امام حسین،اقامه عزاداری امام حسین،اقامه عزا برای امام حسین،اقامه عزاداری برای امام حسین،عزای امام حسین توسط ائمه،اقامه عزای امام حسین توسط ائمه،اقامه عزای امام حسین توسط معصومین،امر به اقامه عزا،امر به اقامه عزای امام حسین،در مورد اقامه عزای امام حسین(ع)
کمک مالی به سایت جامع سربازان اسلام