اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم
احترام به امام هادی(ع) از شدت وقار و هیبت او
محمّد بن حسن بن اشتر علوی می گوید : دوران کودکی را می گذراندم ، به همراه پدرم با عدّه ای از افراد لشکری و کشوری و گروهی از آل ابوطالب و بنی عبّاس کنار درب متوکّل عباسی بودیم ، مرسوم بود وقتی امام هادی(ع) وارد می شد همه مردم به احترام آن حضرت از اسب پیاده می شدند . یکی از افراد به این امر اعتراض کرد و گفت: چرا ما به خاطر این جوان از مرکب پیاده می شویم؟ در حالی که او نه شرافتش از ما بیشتر است و نه از نظر سنّی از ما بزرگ تر است و نه از ما دانشمندتر است؟ همگی هم گفتند: آری ، سوگند به خدا ، دیگر به احترام او از مرکب پیاده نخواهیم شد . ابو هاشم جعفری رو به آنان کرده و در ردّ سخن آنها گفت: سوگند به خدا ، وقتی او را دیدید با کوچکی و خواری پیاده خواهید گشت . مدتی نگذشت که امام هادی(ع) تشریف آوردند ، وقتی آنان چشمشان به امام هادی(ع) افتاد ، همگی به احترام او از مرکب پیاده شدند . ابو هاشم جعفری رو به آنان کرد و گفت: مگر شما نبودید که تصمیم داشتید که دیگر به احترام او پیاده نشوید؟ چه شد که پیاده شدید؟ آنان گفتند: به خدا قسم ، ما بر خودمان دیگر تسلّطی نداشتیم ، و بی اختیار از مرکب ها پیاده شدیم .
(القطره - سید احمد مستنبط(ره) - جلد2 - بخش امام علی النقی الهادی(ع) - صفحه 736)
(الخرائج : 675/2 ح 7 ، بحار الأنوار : 137/50 ح 20)
محمّد بن حسن بن اشتر علوی می گوید : دوران کودکی را می گذراندم ، به همراه پدرم با عدّه ای از افراد لشکری و کشوری و گروهی از آل ابوطالب و بنی عبّاس کنار درب متوکّل عباسی بودیم ، مرسوم بود وقتی امام هادی(ع) وارد می شد همه مردم به احترام آن حضرت از اسب پیاده می شدند . یکی از افراد به این امر اعتراض کرد و گفت: چرا ما به خاطر این جوان از مرکب پیاده می شویم؟ در حالی که او نه شرافتش از ما بیشتر است و نه از نظر سنّی از ما بزرگ تر است و نه از ما دانشمندتر است؟ همگی هم گفتند: آری ، سوگند به خدا ، دیگر به احترام او از مرکب پیاده نخواهیم شد . ابو هاشم جعفری رو به آنان کرده و در ردّ سخن آنها گفت: سوگند به خدا ، وقتی او را دیدید با کوچکی و خواری پیاده خواهید گشت . مدتی نگذشت که امام هادی(ع) تشریف آوردند ، وقتی آنان چشمشان به امام هادی(ع) افتاد ، همگی به احترام او از مرکب پیاده شدند . ابو هاشم جعفری رو به آنان کرد و گفت: مگر شما نبودید که تصمیم داشتید که دیگر به احترام او پیاده نشوید؟ چه شد که پیاده شدید؟ آنان گفتند: به خدا قسم ، ما بر خودمان دیگر تسلّطی نداشتیم ، و بی اختیار از مرکب ها پیاده شدیم .
(القطره - سید احمد مستنبط(ره) - جلد2 - بخش امام علی النقی الهادی(ع) - صفحه 736)
(الخرائج : 675/2 ح 7 ، بحار الأنوار : 137/50 ح 20)
احترام به امام هادی،احترام به امام نقی،احترام به امام علی النقی،احترام به امام الهادی،احترام به امام علی النقی الهادی،احترام به امام دهم شیعیان،احترام به امام دهم امام هادی،وقار امام،وقار امام هادی،وقار امام نقی،وقار امام علی النقی،وقار امام علی النقی الهادی،هیبت امام،هیبت امام هادی،هیبت امام علی النقی،هیبت امام علی النقی الهادی،احترام به امام هادی از شدت وقار و هیبت او