اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم
اتفاقی عجیب ، با دعای خیر امام هادی(ع)
ابو هاشم جعفری بعد از امام رضا(ع) و فرزندش امام جواد(ع) ، مدام خدمت امام هادی(ع) می رسید و زیاد به آن حضرت مراجعه می کرد ، روزی به امام هادی(ع) عرض کرد : من وقتی از خدمت شما به بغداد می روم ، شوق دیدار شما را پیدا می کنم ، گاهی نمی توانم با کشتی سفر کنم ، مرکبی هم جز همین بِرذون (برذون نوعی چهارپا است که از اسب ضعیفتر و از الاغ در راه رفتن تواناتر است ، ظاهراً به آن یابو گفته می شود) ضعیف ندارم ، از خدا بخواهید که مرا در راه زیارت شما تقویت فرماید . امام هادی(ع) برای او دعا کرد و فرمودند : قوّاک اللَّه یا أباهاشم ، وقوّی برذونک . خداوند به تو ای ابو هاشم و برذونت قوّت دهد . راوی می گوید: بعد از دعای امام هادی(ع) ، ابوهاشم جعفری نماز صبح را در بغداد می خواند و با همان مرکب به راه می افتاد و نزدیک ظهر به سامراء می رسید (حدود 30 فرسخ) ، دوباره اگر می خواست همان روز به بغداد بر می گشت ، و این از عجیب ترین اتفاقاتی بود که مشاهده میشد .
(القطره - سید احمد مستنبط(ره) - جلد1 - بخش امام علی النقی الهادی(ع) - صفحه 677)
الخرائج: 672/2 ح1، إعلام الوری: 361، مناقب ابن شهراشوب: 409/4 ، بحار الأنوار : 137/50 ح 21، إثبات الهداه: 437/3 ح 33 ، مدینه المعاجز : 454/7 ح 37
دعای خیر امام،دعای خیر امام هادی،دعای خیر امام نقی،دعای خیر امام علی النقی،دعای خیر امام علی الهادی،دعای خیر امام علی النقی الهادی،با دعای خیر امام هادی،اتفاق عجیب،اتفاقی عجیب،اتفاقات عجیب،اتفاقی عجیب با دعای خیر امام هادی،اتفاقی عجیب با دعای خیر امام نقی،اتفاقی عجیب با دعای خیر امام علی النقی،اتفاقی عجیب با دعای خیر امام علی الهادی،اتفاقی عجیب با دعای خیر امام علی النقی الهادی(ع)