اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم
فرد شعبده بازی که ضایع شد
یکی از دربانان متوکّل عباسی به نام زرّافه می گوید : روزی مردی شعبده باز ، از هندوستان نزد متوکّل آمد ، او در شعبده بازی مهارت تامّی داشت که تا آن موقع نظیر او دیده نشده بود ، خود متوکّل عباسی نیز شعبده بازی را دوست داشت ، تصمیم گرفت توسّط آن شعبده باز امام هادی(ع) را اذیت و شرمنده سازد . به همین جهت ، به آن مرد گفت: اگر بتوانی او را اذیت و شرمنده سازی ، هزار دینار به تو جایزه می دهم . روی این تصمیم مجلسی ترتیب داده و امام هادی(ع) نیز دعوت شد ، مجلس آماده شد ، سفره غذا را گستردند و متوکّل نشست ، من نیز کنار او نشستم ، و حضّار همه نشستند ، امام هادی(ع) نیز تشریف فرما شدند ، سمت چپ حضرت یک پُشتی بود که روی آن تصویر شیری نقش شده بود ، شعبده باز کنار همان پُشتی نشست . در سفره نان های نازکی بود که از قبل آماده کرده بودند ، وقتی حضرت دستش را دراز کرد تا نانی بردارد ، شعبده باز کاری کرد که نان در هوا پرید ، حضرت خواست نان دیگری بردارد باز آن مرد همان کار را کرد ، دست به نان سوّمی گذاشت باز هم نان را به هوا پراند ، حاضرین خندیدند . در این موقع ، وقتی 3مرتبه این کار را تکرار کرد ، امام هادی(ع) دست مبارکش را به تصویر شیری که در پُشتی بود ، زد و فرمودند: خذیه ؛ این مرد را بگیر . ناگاه شیر نمایان شده و شعبده باز را بلعید و به همان جای سابق خود برگشت و در پشتی قرار گرفت . همه حاضرین از این کار در حیرت و وحشت فرو رفتند ، امام هادی(ع) برخاست برود ، متوکّل گفت : از شما درخواست می کنم که بنشین و این مرد را برگردان . امام هادی(ع) فرمودند: واللَّه ! لاتراه بعدها ، [أ] تسلّط أعداء اللَّه علی أولیاء اللَّه ؟! به خدا قسم ، دیگر او را نخواهی دید (آنگاه رو به متوکّل کرد و فرمودند: ) آیا دشمنان خدا را بر دوستان او مسلّط می کنی؟ امام هادی(ع) این جمله را فرمودند و از مجلس بیرون رفتند ، و آن مرد شعبده باز نیز پس از آن دیگر هیچ وقت دیده نشد .
(القطره - سید احمد مستنبط(ره) - جلد2 - بخش امام علی النقی الهادی(ع) - صفحه 734)
(الثاقب فی المناقب : 555 ح 15)
یکی از دربانان متوکّل عباسی به نام زرّافه می گوید : روزی مردی شعبده باز ، از هندوستان نزد متوکّل آمد ، او در شعبده بازی مهارت تامّی داشت که تا آن موقع نظیر او دیده نشده بود ، خود متوکّل عباسی نیز شعبده بازی را دوست داشت ، تصمیم گرفت توسّط آن شعبده باز امام هادی(ع) را اذیت و شرمنده سازد . به همین جهت ، به آن مرد گفت: اگر بتوانی او را اذیت و شرمنده سازی ، هزار دینار به تو جایزه می دهم . روی این تصمیم مجلسی ترتیب داده و امام هادی(ع) نیز دعوت شد ، مجلس آماده شد ، سفره غذا را گستردند و متوکّل نشست ، من نیز کنار او نشستم ، و حضّار همه نشستند ، امام هادی(ع) نیز تشریف فرما شدند ، سمت چپ حضرت یک پُشتی بود که روی آن تصویر شیری نقش شده بود ، شعبده باز کنار همان پُشتی نشست . در سفره نان های نازکی بود که از قبل آماده کرده بودند ، وقتی حضرت دستش را دراز کرد تا نانی بردارد ، شعبده باز کاری کرد که نان در هوا پرید ، حضرت خواست نان دیگری بردارد باز آن مرد همان کار را کرد ، دست به نان سوّمی گذاشت باز هم نان را به هوا پراند ، حاضرین خندیدند . در این موقع ، وقتی 3مرتبه این کار را تکرار کرد ، امام هادی(ع) دست مبارکش را به تصویر شیری که در پُشتی بود ، زد و فرمودند: خذیه ؛ این مرد را بگیر . ناگاه شیر نمایان شده و شعبده باز را بلعید و به همان جای سابق خود برگشت و در پشتی قرار گرفت . همه حاضرین از این کار در حیرت و وحشت فرو رفتند ، امام هادی(ع) برخاست برود ، متوکّل گفت : از شما درخواست می کنم که بنشین و این مرد را برگردان . امام هادی(ع) فرمودند: واللَّه ! لاتراه بعدها ، [أ] تسلّط أعداء اللَّه علی أولیاء اللَّه ؟! به خدا قسم ، دیگر او را نخواهی دید (آنگاه رو به متوکّل کرد و فرمودند: ) آیا دشمنان خدا را بر دوستان او مسلّط می کنی؟ امام هادی(ع) این جمله را فرمودند و از مجلس بیرون رفتند ، و آن مرد شعبده باز نیز پس از آن دیگر هیچ وقت دیده نشد .
(القطره - سید احمد مستنبط(ره) - جلد2 - بخش امام علی النقی الهادی(ع) - صفحه 734)
(الثاقب فی المناقب : 555 ح 15)
شعبده،شعبده بازی،شعبده بازی که ضایع شد،فرد شعبده بازی که ضایع شد،مرد شعبده بازی که ضایع شد،انسان شعبده بازی که ضایع شد،ضایع شدن در شعبده،ضایع شدن در شعبده بازی،شعبده بازی کردن،روش شعبده بازی،پیرامون شعبده بازی،در مورد شعبده بازی،حدیث شعبده بازی،روایت شعبده بازی،حکم شعبده بازی،شعبده بازی در زمان قدیم،شعبده بازی در زمان ائمه،شعبده بازی در زمان معصومین،شعبده بازی در زمان امامان،شعبده بازی در زمان گذشته،شعبده بازی در زمان اهل بیت،شعبده بازی در زمان ائمه معصومین،شعبده بازی های ضایع،شعبده بازی چیست؟،شعبده بازی چیه؟،موضوع شعبده بازی
