کمک مالی به سایت جامع سربازان اسلام
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم
(حدیث تشبیه) چیست؟ ، فضیلتی از فضائل حیدری
(حدیث تشبیه) چیست؟ ، فضیلتی از فضائل حیدری

حدیث تشبیه چیست؟ ، فضیلتی از فضائل امیرالمومنین علی(ع)

.................................................

اولا باید دانست که (حدیث تشبیه) بر چه نکاتى دلالت دارد؟

حدیث تشبیه بر افضلیّت على(علیه السلام) بر سائر صحابه دلالت دارد، چنانچه فخر رازى در ذیل آیه مباهله مى نویسد: «آیه دلالت دارد بر اینکه نفس على(علیه السلام) همان نفس محمد(صلى الله علیه وآله) است . . . و این اقتضاء دارد که در همه جهات با یکدیگر مساوى باشند، اگر چه در مورد خصوص نبوت، على همانند پیامبر نیست، چرا که محمد (صلی الله علیه و آله) پیامبر است و على چنین نیست و اجماع بر این است که محمد افضل از على است امّا در بقیه جهات این همانندى با پیامبر(صلى الله علیه وآله) وجود دارد.
از طرفى مى دانیم که اجماع دلالت دارد بر اینکه محمد(صلى الله علیه وآله) افضل از همه انبیاء است پس لازم است که على(علیه السلام) نیز افضل از همه انبیاء باشد» سپس مى نویسد: « آنچه گفتار ما را تأیید مى کند حدیثى است که مورد قبول موافق و مخالف است؛ پیامبر(صلى الله علیه وآله) فرمود: «مَن اَرادَ أن یَرى آدم فی عِلمه و نوحاً فی طاعَته و ابراهیم فى خُلَته و موسى فی هیبته و عیسى فی صفوته فَلیَنْظُر إلى على بن طالب(رضی الله عنه)»؛ (هر که مى خواهد دانش آدم و طاعت و عبادت نوح و دوستى ابراهیم با خدا و هیبت و شکوه موسى و خلوص و برگزیدگى عیسى را ببیند به على بن ابى طالب بنگرد)؛ این حدیث دلالت دارد که آنچه در انبیاى گذشته به صورت پراکنده بوده، در على جمع شده است، و این نشان مى دهد که على(علیه السلام) افضل از همه انبیاء بجز پیامبر(صلى الله علیه وآله) است(1) و هر گاه وى از انبیا برتر باشد، قطعاً و به طریق اولى، از خلفاى سه گانه نیز برتر است.
و دلالت حدیث تشبیه به افضلیّت امیرالمؤمنین(علیه السلام)، به حدّى روشن است که فضل بن روزبهان با همه تعصّب و ستیزه جویى اش، ناگزیر بدان اعتراف کرده است(2).
همچنین این حدیث شریف به روشنى تمام، نشان دهنده اعلمیّت على(علیه السلام) از خلفاى سه گانه و دیگران است. زیرا پیامبر(صلى الله علیه وآله) وى را در دانش با آدم برابرى داده است و قطعاً داناترین، برترین خواهد بود و برابر با افضل، خود افضل است.
همچنین، بى تردید حضرت امیر(علیه السلام) از آن (سه خلیفه) با تقواتر است؛ چرا که آن حضرت با نوح در تقوایش برابر شده است و قطعاً نوح از آنها سه خلیفه با تقواتر است و با تقواترینْ افضل خواهد بود. زیرا خداى متعال مى فرماید: «إنَّ أکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللهِ أتْقاکُمْ»؛ (بى گمان، گرامى ترین تان نزد خدا با تقواترین شماست).(3)
به همین ترتیب، آن حضرت عابدترین و بردبارترین و توانمندترین است.
بى شکّ، دانش و بردبارى و بندگى و تقوا و دلیرى، شریف ترین اوصاف نیک اند و همه خصلتهاى نیکو را در خود جاى داده اند. على(علیه السلام) همه این ویژگیها را، آن هم در بالاترین درجه اش، داراست؛ بنابراین، وى جامع جمیع صفات شریف در والاترین مرتبه آنهاست و هر که چنین باشد، از تمامى آفریدگان جز نبىّ اکرم(صلى الله علیه وآله) برتر است؛ چه رسد به خلفاى سه گانه.
قابل توجه آنکه بنابر روایت سیّد على همدانى در کتاب «جواهر الأخبار»، على(علیه السلام) نود خصلت از خصال پیامبران را در خود گرد آورده است(4). کسى که به یک خصلت از خصال انبیا دست نیافته است کجا و آن که جامع جمیعِ این صفات نودگانه است کجا؟!(5)
       
پی نوشت:
       
(1). تفسیر فخر رازى، ذیل آیه مباهله
(2). ابطال الباطل؛ مراجعه شود به: دلائل الصدق، ج 2، ص 518.
(3). سوره حجرات، آیه 12.
(4). مودة القربى؛ مراجعه شود به ینابیع المودة، ج 2، ص 306.
(5). گردآوري از کتاب: عبقات الانوار حدیث تشبیه، تالیف علامه میر حامد حسین هندی، تلخیص و تعریب سید علی میلانی، ترجمه مرتضی نادری، نباء، تهران، 1368، ص 366.

.................................................

حدیث تشبیه ، به روایت امام حسین(ع)

امام حسین(علیه السلام) حدیث تشبیه را چگونه روایت کرده اند؟

«الامام الحسین(علیه السلام): نظر رسول الله(صلى الله علیه وآله) ذات یوم الى على بن ابى طالب(علیه السلام) و قد اقبل و حوله جماعة من اصحابه فقال من اراد أن ینظر الى یوسف فى جماله والى ابراهیم فى سخائه و الى سلیمان فى بهجته و الى داوود فى قوّته فالینظر الى هذا»
(امام حسین(علیه السلام) فرمود: روزى رسول خدا(صلى الله علیه وآله) که در میان جمعى از اصحاب خویش قرار داشت به على بن ابى طالب در حالی که به سوى آن حضرت مى آمد نظر افکند و فرمود: هر کس مى خواهد جمال یوسف و سخاوت ابراهیم و سرور و شادمانى سلیمان و نیرومندى داوود را ببیند به این شخص نگاه کند).(1)
       
پی نوشت:
       
(1). امالى صدوق، ص 757، ح 1020؛ روضة الواعظین، ص 143؛ بحار، ج 39، ص 35(در بحار، به جای کلمه «قوّته»، «حكمته‏» آمده است).

.................................................

حدیث تشبیه ، به روایت امام سجاد(ع)

امام زین العابدین(علیه السلام) حدیث تشبیه را چگونه روایت کرده اند؟

«عن ابى حمزه ثمالى عن الامام زین العابدین(علیه السلام): نظر رسول الله(صلى الله علیه وآله) ذات یوم الى على بن ابى طالب(علیه السلام) و قد اقبل و حوله جماعة من اصحابه فقال من اراد أن ینظر الى یوسف فى جماله والى ابراهیم فى سخائه و الى سلیمان فى بهجته و الى داوود فى قوّته فالینظر الى هذا»
(ابو حمزه ثمالى از امام زین العابدین(علیه السلام) نقل کرده که حضرت فرمود: روزى رسول خدا(صلى الله علیه وآله) که در میان جمعى از اصحاب خویش قرار داشت به على بن ابى طالب در حالی که به سوى آن حضرت مى آمد نظر افکند و فرمود: هر کس مى خواهد جمال یوسف و سخاوت ابراهیم و سرور و شادمانى سلیمان و نیرومندى داوود را ببیند به این شخص نگاه کند).(1)
       
پی نوشت:
       
(1). امالى صدوق، ص 757، ح 1020؛ روضة الواعظین، ص 143؛ بحار، ج 39، ص 35.

.................................................

حدیث تشبیه ، به روایت امام کاظم(ع)

امام کاظم(علیه السلام) حدیث تشبیه را چگونه روایت کرده اند؟

«موسى بن عمران مروزى عن الامام الکاظم عن آبائه(علیهم السلام) و فیه من اَراد أن ینظر الى موسى فى شدة بطشه و الى نوح فى حلمه فالینظر الى على بن ابى طالب»؛ (موسى بن عمران از امام کاظم(علیه السلام) از پدران بزرگواش روایتى از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) نقل کرده که در آن پیامبر(صلى الله علیه وآله) فرمود: هر کس مى خواهد به قوت و نیرومندى موسى و به حلم و بردبارى نوح بنگرد به على بن ابیطالب نگاه کند).(1)
       
پی نوشت:
       
(1). روضة الواعظین، ص 143؛ امالى شجرى، ج 1، ص 133.

.................................................

حدیث تشبیه ، به روایت امام هادى(ع)

امام هادى(علیه السلام) حدیث تشبیه را چگونه روایت کرده اند؟

«قال الامام على بن محمد بن على بن موسى صلوات اللّه علیه و فیه ... قال رسول الله(صلى الله علیه وآله) بأعلى صوته، یا عباد اللّه، من اراد أن ینظر الى آدم فى جلالته و الى شیث فى حکمته و الى ادریس فى نباهته و مهابته و الى نوح فى شکره لربه و عبادته و الى ابراهیم فى وفائه و خلته و الى موسى فى بغض کل عدوّ للّه و منابذته و الى عیسى و حب کل مؤمن و معاشرته فالینظر الى على بن ابى طالب، هذا فأمالمؤمنون فازدادوا بذالک ایمانا و اماالمنافقون فازداد نفاقهم».
(امام هادى(علیه السلام) مى فرماید: روزى رسول خدا با صداى بلند فرمود: اى بندگان خدا هر کس مى خواهد به بزرگى و عظمت آدم و به حکمت و فهم شیث و به هوشیارى و ابهّت ادریس و به شکر گزارى نوح در برابر پروردگارش و به وفا و دوستى ابراهیم با خدایش و به بغض و کینه موسى با دشمنان خدا و به دوستى و معاشرت عیسى با مؤمنان بنگرد به على بن ابى طالب نظر کند. همانا به سبب این گفتار ایمان مؤمنان افزوده مى شود و نفاق منافقین زیاد مى گردد).(1)

پی نوشت:
       
(1). بحارالانوار، ج 17، ص 419.

.................................................

حدیث تشبیه ، در منابع اهل سنت

این حدیث مورد اتّفاق شیعه و سنّى است؛ هر چند الفاظ آن متفاوت است که برخى از آنها [که مورد قبول اهل سنت هستند] از این قرارند :
1 ـ پیشواى حنبلى ها احمد، از عبدالرزّاق با سندى که ذکر کرده ، با این عبارت روایت کرده است : «من أراد أن ینظر إلى آدم فی علمه ، وإلى نوح فی فهمه ، وإلى إبراهیم فی خُلقه ، وإلى موسى فی مناجاته ، وإلى عیسى فی سنّته ، وإلى محمّد فی تمامه وکماله ، فلینظر إلى هذا الرجل المُقبل»؛ ( کسى که مى خواهد به آدم در علمش ، و به نوح در فهمش ، و به ابراهیم در اخلاقش ، و به موسى در مناجاتش ، و به عیسى در سنّتش ، و به محمّد در تمام بودن و کمالش نگاه کند ، پس به این مردى که مى آید نگاه کند) . مردم سرها را بلند کردند و ناگاه على بن ابى طالب را دیدند که گویا از بلندى کنده شده و از کوه پایین مى آید(1) .
2 ـ حافظ احمد بن محمّد عاصمى در کتاب خود «زین الفتى فى شرح سورة هل أتى» با سند خویش از طریق حافظ عبیدالله بن موسى عبسى از ابوالحمراء نقل مى کند که پیامبر خدا(صلى الله علیه وآله) فرمودند :
«من أراد أن ینظر إلى آدم فی علمه ، وإلى نوح فی فهمه ، وإلى إبراهیم فی حلمه ، وإلى موسى فی بطشه ، فلینظر إلى علیِّ بن أبی طالب»؛ (کسى که مى خواهد به آدم در علمش ، و به نوح در فهمش ، و به ابراهیم در بردباریش ، و به موسى در قدرتش ، نگاه کند پس به على بن ابى طالب نظر کند) .
3 ـ به سند دیگرى از طریق حافظ عبسى نیز همین روایت نقل شده با این اضافه :
«وإلى یحیى بن زکریّا فی زهده»؛ (و به یحیى بن زکریّا در زهدش) .سپس نوشته است :
امّا آدم(علیه السلام) پس بین مرتضى و او ده شباهت است: اوّل : در اخلاق و سرشت . دوّم : در مکث و طولانى شدن مدّت . سوم : در همراه و همسر . چهارم : در ازدواج کردن و خلعت (هدیه) . پنجم : در علم و حکمت . ششم : ذهن و زیرکى . هفتم : در أمارت و خلافت . هشتم : در دشمنان و مخالفت آنها . نهم : در وفا و وصیّت . دهم : در فرزندان و اهل و عیال .سپس به شرح هر کدام از این شباهت ها پرداخته و آنگاه چنین نگاشته است :
بین مرتضى و نوح هشت شباهت است :1 ـ فهم . 2 ـ دعوت کردن . 3 ـ اجابت . 4 ـ کِشْتى . 5 ـ برکت . 6 ـ سلام و سلامتى . 7 ـ شکر . 8 ـ هلاک کردن .سپس وجه شباهت را در هر یک از این موارد توضیح داده و آنگاه نوشته است :
بین مرتضى و ابراهیم خلیل هشت شباهت است :1 ـ وفاء کردن . 2 ـ محفوظ ماندن . 3 ـ مناظره او با پدر و قومش . 4 ـ از بین بردن بت ها با دست راست . 5 ـ بشارت خدا به وى درباره دو فرزندى که از اصول أنساب پیامبران بودند . 6ـ مختلف بودن حال فرزندانش که برخى نیکوکار و برخى ظالمند . 7 ـ آزمایش خداوند از او در زمینه جان و فرزند و مال . 8 ـ اینکه خداوند اورا خلیل نامید تا جایى که چیزى را بر وى برنگزید (و غیر او را خلیل خود قرار نداد) .سپس به تفصیل وارد این وجه شباهت ها شده است تا اینکه نوشته است :
بین مرتضى و یوسف صدّیق هشت شباهت است : 1 ـ علم و حکمت در کودکى . 2 ـ حسادت برادران به وى . 3 ـ عهدهایى که درباره وى داده بودند را زیر پا گذاشتند . 4 ـ در بزرگسالى براى او بین علم و پادشاهى جمع شد . 5 ـ تأویل و تفسیر رویدادها را مى دانست . 6 ـ کَرَم و گذشتن از برادران . 7 ـ عفو هنگام تسلّط بر برادران . 8 ـ کوچ کردن ازدیار خود .سپس بعد از بیان وجه شباهت در این موارد نوشته است :
و بین مرتضى و موساى کلیم هشت شباهت است :1 ـ صلابت و محکمى . 2 ـ احتجاج و دعوت . 3 ـ عصا و قوّت . 4 ـ گشادگى سینه . 5 ـ اُخوّت و نزدیکى . 6 ـ دوستى و محبّت . 7 ـ اذیت و بلا دیدن . 8 ـ به ارث بردن ملک و إمارت .و وجه شباهت در این موارد را بیان نموده و سپس نوشته است :
بین مرتضى و داود هشت شباهت است :1 ـ علم و حکمت .2 ـ قدرت داشتن بر برادران خود در کودکى . 3 ـ مبارزه کردن براى قتل جالوت . 4 ـ قدرت یافتن بر قتل جالوت از طرف طالوت تا اینکه خداوند مُلک طالوت را به ارث به او رساند . 5 ـ نرم شدن آهن براى او . 6 ـ تسبیح گفتن اشیاء با او . 7 ـ فرزند صالح. 8 ـ فصل الخطاب .و بعد از بیان وجه شباهت در این موارد نوشته است :
و بین مرتضى و سلیمان هشت شباهت است :1 ـ آزمایش و مبتلا شدن در نَفْس خود. 2 ـ افکندن جسد بر تخت او(2). 3 ـ خداوند در کودکى به وى چیزى را تلقین نمود که با آن مستحقّ خلافت شد. 4 ـ برگشتن خورشید به خاطر او بعد از غروب کردن. 5 ـ هوا و باد به تسخیر وى درآمد . 6 ـ جنّ به تسخیر وى در آمد. 7 ـ وى سخن پرندگان و اشیاء را مى فهمید و با آنها سخن مى گفت. 8 ـ مغفرت و برداشته شدن حساب از او .سپس وجه شباهت را توضیح داده و نوشته است :
و بین مرتضى و ایّوب هشت شباهت است : 1 ـ بلاها در بدن وى . 2 ـ بلاها در اولاد وى . 3 ـ بلاها در مال وى . 4 ـ صبر بر سختی ها . 5 ـ خروج همه علیه او . 6 ـ شادى دشمنان در گرفتاریش. 7 ـ خواندن خداوند متعال در این موارد و سستى نکردن . 8 ـ وفا کردن به نذر و دورى از شکستن نذر .و بعد از بیان وجه شباهت در این موارد نوشته است :
بین مرتضى و یحیى بن زکریّا هشت شباهت است :1 ـ حفظ شدن و معصوم ماندن . 2 ـ إعطاى کتاب و حکمت به او . 3 ـ سلام و تحیّت به وى . 4 ـ نیکى به پدر و مادر . 5 ـ کشته شدن به خاطر زنى فاسد . 6 ـ غضب و انتقام شدید خداوند به خاطر کشته شدن وى . 7 ـ ترس از خداوند و مراقبت . 8 ـ نداشتن هم نام و تعیین نام او از جانب خداوند .سپس بعد از توضیح زیاد پیرامون این شباهتها نوشته است :
بین مرتضى و عیسى هشت شباهت است : 1 ـ اعتراف به خداوند کبیر متعال . 2 ـ دانستن کتاب در کودکى و زمانى که به سنّ بزرگسالى نرسیده بود . 3 ـ علم داشتن به کتاب و خطابه . 4 ـ هلاک شدن دو فرقه از گمراهان درباره او . 5 ـ زهد در دنیا . 6 ـ کَرَم و تفضّل . 7 ـ خبر دادن از چیزهایى که در آینده اتّفاق مى افتاد . 8 ـ کفائت (مماثل و هم کفو داشتن؛ یا لیاقت و شایستگى هدایت امّت را داشتن ; یا...) .سپس وجه شباهت را در این موارد توضیح داده است .
این کتاب از با ارزش ترین کتب اهل سنّت است که در آن نشانه هاى علم و دلیل هاى نبوغ و خلاّقیّت نویسنده وجود دارد . و اهل سنّت به جاى انتشار این کتاب هاى با ارزش به نشر سخنان بى ارزش و دروغ پرداخته اند .(3)
      
پی نوشت:
      
(1). در جمله: «کأنّما ینقلع من صَبَب و ینحطُّ من جبل» : «صَبَب» به معناى زمین یا راه داراى شیب و سرازیرى است ، و این جمله کنایه از راه رفتن با قوّت است و آن ، راه رفتنِ صاحبانِ همّت عالى و زنده دلان است ، برخلاف راه رفتن انسانهاى سست و بى حال و دل مرده . درباره راه رفتن پیامبر نیز وارد شده است : «إذا مشى کأنّما یتقلّع من الصخرة وینحدر من صَبَب» ; مراجعه شود : نهایه ابن اثیر؛ج4، ص101 ; بحار الأنوار؛ج16، ص144 ـ 145] .
(2). خداوند در سوره ص آیه 34 مى فرماید : (وَلَقَدْ فَتَنَّا سُلَیْمَانَ وَأَلْقَیْنَا عَلَى کُرْسِیِّهِ جَسَداً) (ما سلیمان را آزمودیم و بر تخت او جسدى افکندیم; سپس او به درگاه خداوند توبه کرد) . آنچه به اجمال از میان اقوال و روایات مى توان پذیرفت این است که جسد نامبرده ، جنازه کودکى از سلیمان(علیه السلام) بوده که خدا آن را بر تخت وى افکند ، و جمله : (ثُمَّ أَنَابَ * قَالَ رَبِّ اغْفِرْ لِى) دلالت دارد بر اینکه سلیمان از آن جسد امیدها داشته و یا در راه خدا به او امیدها بسته بوده ، و خدا او را قبض روح نموده و جسد بى جانش را بر تخت سلیمان افکنده تا او بدین وسیله متنبّه گشته و امور را به خدا واگذار کرده و تسلیم او شود ; مراجعه شود : تفسیر المیزان،ج17، ص204 ؛ و ترجمه تفسیر المیزان،ج 17، ص310 .
(3). گردآوری از کتاب: گزیده ای جامع از الغدیر، علامه شیخ عبدالحسین امینی، ترجمه محمد حسین شفیعی شاهرودی، موسسه میراث نبوت، چاپ سوم، ص 364.

.................................................

حدیث تشبیه ، به روایت فخر رازى

فخر رازى حدیث تشبیه را چگونه روایت کرده است؟

فخر رازى در«الأربعین» از احمد و بیهقى، از پیامبر(ص) چنین روایت کرده: «هر که مى خواهد دانش آدم و تقواى نوح و بردبارى ابراهیم و شکوه و عظمت موسى و عبادت عیسى را ببیند، على بن ابى طالب را بنگرد».
فخر رازى در «الأربعین» مى نویسد: احمد و بیهقى در «فضائل الصحابه»، از [پیامبر(صلى الله علیه وآله) ] چنین روایت کرده اند:
«مَنْ أرادَ أنْ یَنْظُرَ إلى آدَمَ فی عِلْمِهِ وَ إلى نوح فی تَقْواهُ وَ إلى إبْراهیمَ فی حِلْمِهِ وَ إلى مُوسى فی هَیْـبَتِهِ وَ إلى عیسى فی عِبادَتِهِ، فَلْیَنْظُرْ إلى عَلیِّ بْنِ أبی طالِب»
(هر که مى خواهد دانش آدم و تقواى نوح و بردبارى ابراهیم و شکوه و عظمت موسى و عبادت عیسى را ببیند، على بن ابى طالب را بنگرد).
ظاهر حدیث به برابرى على(علیه السلام) با این پیامبران، دلالت مى کند و شکّى نیست که این پیامبران در این ویژگیها از ابوبکر و دیگر صحابه، برتر هستند و مساوى با افضل، افضل است; پس على(علیه السلام) از همه صحابه افضل است(1).(2)
       
پی نوشت:
       
(1). الاربعین فى اصول الدین، ص 313.
(2). گردآوري از کتاب: عبقات الانوار حدیث تشبیه، تالیف علامه میر حامد حسین هندی، تلخیص و تعریب سید علی میلانی، ترجمه مرتضی نادری، نباء، تهران، 1368، ص 246.

.................................................

حدیث تشبیه ، به روایت ابونعیم اصفهانى

ابو نعیم اصفهانى حدیث تشبیه را چگونه روایت کرده است؟

ابونعیم اصفهانى در فضائل الصحابه، به طور مرفوع، نقل مى کند که پیامبر(ص) فرمود: «هر کس نگریستن به دانش آدم، و فهم نوح، و دوستى ناب ابراهیم با خدا، او را شادمان مى کند، به على بن ابى طالب(ع) بنگرد».
محمّد صدر العالم مى نویسد: ابونعیم اصفهانى در فضائل الصحابه، به طور مرفوع، نقل مى کند که پیامبر(صلى الله علیه وآله) فرمود: «مَنْ سَرَّهَ أنْ یَنْظُرَ إلى آدَمَ فی عِلْمِهِ وَ إلى نُوح فی فَهْمِهِ وَ إلى إ براهیمَ فی خُلَّتِهِ، فَلْیَنْظُرْ إلى عَلیِّ بْنِ أبی طالِب».(1)
(هر کس نگریستن به دانش آدم، و فهم نوح، و دوستى ناب ابراهیم با خدا، او را شادمان مى کند، به على بن ابى طالب بنگرد).(2)
       
پی نوشت:
       
(1). معارج العلى فى مناقب المرتضى، مخطوط.
(2). گردآوري از کتاب: عبقات الانوار حدیث تشبیه، تالیف علامه میر حامد حسین هندی، تلخیص و تعریب سید علی میلانی، ترجمه مرتضی نادری، نباء، تهران، 1368، ص 114

.................................................

حدیث تشبیه ، به روایت احمد بن حنبل

احمد بن حنبل حدیث تشبیه را چگونه روایت کرده است؟

احمد بن حنبل، از عبدالرزّاق، از معمر، از زهرى، از ابن مسیبّ از ابوهریره و همچنین ابن بطّة از ابن عبّاس، از پیامبر(ص) نقل کرده اندکه حضرت فرمود: «هر که مى خواهد دانش آدم، و فهم نوح، و راز و نیاز موسى با خدا، و وقار و سنگینى عیسى، و بى نقصى و کمال و زیبایى محمّد را ببیند، به مردى که از مقابل مى آید، بنگرد». پس مردمان سر بلند کردند و همگى على(ع) را دیدند که گویا از سراشیبى کوه، پایین مى آمد.
احمد بن حنبل حدیث تشبیه را با طریقى صحیح، روایت کرده است.
ابوجعفر، محمّد بن على بن شهرآشوب سروى مازندرانى ـ رحمة الله علیه ـ مى گوید:
احمد بن حنبل، از عبدالرزّاق، از معمر، از زهرى، از ابن مسیبّ از ابوهریره; و همچنین ابن بطّة از ابن عبّاس در کتاب «الإبانة» از پیامبر(صلى الله علیه وآله) نقل کرده اند; که حضرت فرمود:
«مَنْ أرادَ أنْ یَنْظُرَ إلى آدَمَ فی عِلْمِهِ وَ إلى نُوح فی فَهْمِهِ وَ إلى مُوسى فی مُناجاتِهِ وَ إلى عیسى فی سَمْتِهِ وَ إلى مُحَمَّد فی تَمامِهِ وَ کَمالِهِ وَ جَمالِهِ، فَلْیَنْظُرْ إلى هذَا الرَّجُلِ الْمـُقْبِلِ».
(هر که مى خواهد دانش آدم، و فهم نوح، و راز و نیاز موسى با خدا، و وقار و سنگینى عیسى، و بى نقصى و کمال و زیبایى محمّد را ببیند، به مردى که از مقابل مى آید، بنگرد).
پس مردمان سر بلند کردند و همگى على را دیدند که گویا از سراشیبى کوه، پایین مى آمد.
انس در نقل این حدیث، از احمد بن حنبل و ابن بطّه پیروى کرده، جز آنکه در لفظ روایت او اینچنین آمده: «هر که مى خواهد دوستىِ ابراهیم و زهد یحیى و توانمندى موسى را ببیند، به على بن ابى طالب بنگرد».(1)،(2)
       
پی نوشت:
       
(1). مناقب آل ابى طالب، ج 3، ص 264.
(2). گردآوري از کتاب: عبقات الانوار حدیث تشبیه، تالیف علامه میر حامد حسین هندی، تلخیص و تعریب سید علی میلانی، ترجمه مرتضی نادری، نباء، تهران، 1368، ص 57.

.................................................

حدیث تشبیه ، به روایت حاکم نیشابورى

حاکم نیشابورى حدیث تشبیه را چگونه روایت کرده است؟

خوارزمى مى نویسد: احمد بن حسین بیهقى مى گوید: حافظ ابوعبدالله [حاکم نیشابورى] در کتاب تاریخ این خبر را بر ما خواند و گفت: ابوجعفر محمّد بن سعید، از محمّد بن مسلم بن واره، از عبیدالله بن موسى عبسى، از ابوعمر اَزدى، از ابوراشد حبرانى، از ابوالحمراء نقل مى کنند که رسول خدا(ص) فرمود: «هر که مى خواهد دانش آدم، و فهم نوح، و زُهد یحیى بن زکریّا و سختى و صلابت موسى بن عمران را ببیند، على بن ابى طالب را بنگرد».
موفّق بن احمد خوارزمى مکّى مى گوید: حاکم نیشابورى حدیث تشبیه را در «تاریخ نیشابور» نقل کرده است. خوارزمى مى نویسد: احمد بن حسین بیهقى مى گوید: حافظ ابوعبدالله [حاکم نیشابورى] در کتاب تاریخ این خبر را بر ما خواند و گفت: ابوجعفر محمّد بن سعید، از محمّد بن مسلم بن واره، از عبیدالله بن موسى عبسى، از ابوعمر اَزدى، از ابوراشد حبرانى، از ابوالحمراء نقل مى کنند که رسول خدا(صلى الله علیه وآله) فرمود:
«مَنْ أرادَ أنْ یَنْظُرَ إلى آدَمَ فی عِلْمِهِ وَ إلى نُوح فی فَهْمِهِ وَ إلى یَحْیَى بْنِ زَکَریَّا فی زُهْدِهِ وَ إلى مُوسَى بْنِ عِمْرانَ فی بَطْشِهِ، فَلْیَنْظُرْ إلى عَلیِّ بْنِ أبی طالِب».
(هر که مى خواهد دانش آدم، و فهم نوح، و زُهد یحیى بن زکریّا و سختى و صلابت موسى بن عمران را ببیند، على بن ابى طالب را بنگرد).
احمد بن حسین بیهقى مى گوید: این حدیث را جز با این زنجیره اِسناد، ننوشته ام. و خدا داناترین است(1). (2)
       
پی نوشت:
       
(1). مناقب على بن ابى طالب، ص 40.
(2). گردآوري از کتاب: عبقات الانوار حدیث تشبیه، تالیف علامه میر حامد حسین هندی، تلخیص و تعریب سید علی میلانی، ترجمه مرتضی نادری، نباء، تهران، 1368، ص 99.
حدیث تشبیه،فضایل حیدری،معرفی حدیث تشبیه،حدیث تشبیه چیست،فضیلت حیدری،حدیث تشبیه چیست؟،فضیلتی از فضائل حیدری،فضیلت های حیدری،حدیث تشبیه در احادیث،حدیث تشبیه در احادیث ائمه،حدیث تشبیه در بیان معصومین،حدیث تشبیه در منابع اهل سنت،حدیث تشبیه در کتب اهل سنت،حدیث تشبیه در مصادر اهل سنت،حدیث تشبیه در کتب اهل تسنن،حدیث تشبیه در منابع اهل تسنن،حدیث تشبیه در مصادر اهل تسنن،حدیث تشبیه به چه دلالت دارد؟،اهمیت حدیث تشبیه
کمک مالی به سایت جامع سربازان اسلام