کمک مالی به سایت جامع سربازان اسلام

ماجرای احترام حضرت جبرئیل(ع) برای امیرالمومنین علی(ع)

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم

ماجرای احترام حضرت جبرئیل(ع) برای امیرالمومنین علی(ع)


حضرت جبرئیل(ع) نزد رسول الله(ص) نشسته بود ، امیرالمومنین علی(ع) وارد شد ، جبرئیل(ع) به احترام امیرالمومنین علی(ع) از جای خود برخاست ، رسول الله(ص) فرمودند : آیا برای این جوان برمی خیزی؟ جبرئیل(ع) عرض کرد: نعم ، إنّ له علیّ حقّ التعلیم . بلی ، زیرا او حق استادی و تعلیم بر من دارد . رسول الله(ص) فرمودند : ای جبرئیل(ع) ، در کجا و چگونه بوده است؟ جبرئیل(ع) عرض کرد: خداوند تبارک و تعالی که مرا آفرید از من سوال کرد: تو کیستی و اسمت چیست؟ من کیستم و نامم چیست؟ من در پاسخ آن دچار حیرت و سرگردانی شدم ، و در آنجا یعنی عالم انوار همین جوان ظاهر شد و پاسخ آن سوال را به من آموخت و به من فرمود: بگو : أنت الربّ الجلیل و اسمک الجمیل ، وأنا العبد الذلیل و اسمی جبرئیل . تو پروردگار جلیل (بزرگ مرتبه) هستی و اسم تو جمیل (خوب و نیکو) است ، و من بنده خوار و بی مقدار توام و نام من جبرئیل است . و به خاطر همین بود که برای او برخاستم و او را تعظیم کردم . رسول الله(ص) فرمود : عمر تو چه مقدار است؟ جبرئیل(ع) عرض کرد: ستاره ای است که هر سی هزار سال یکبار از عرش الهی طلوع می کند ، من سی هزار بار طلوع آن را مشاهده کرده ام . رسول الله(ص) فرمودند : اگر آن ستاره را ببینی می شناسی؟ جبرئیل(ع) عرض کرد: بلی چگونه نشناسم . آنگاه رسول الله(ص) به امیرالمومنین علی(ع) فرمودند: عمامه را از پیشانی خود بالا بزن . همین که امیرالمومنین علی(ع) عمامه را از پیشانی خود کنار زد ، جبرئیل(ع) آن ستاره و آن نور را در پیشانی امیرالمومنین  علی(ع) مشاهده کرد .

(القطره - سید احمد مستنبط(ره) - جلد1 - بخش امام امیرالمومنین علی بن ابیطالب(ع) - صفحه 287)
احترام جبرئیل،احترام حضرت جبرئیل،جبرئیل و امام علی،جبرئیل و امیرالمومنین،جبرئیل و امیرالمومنین علی،علی و جبرئیل،جبرئیل و علی،امام علی و جبرئیل،امیرالمومنین و جبرئیل،امیرالمومنین علی و جبرئیل،حضرت جبرئیل،حضرت جبرئیل و امام علی،امام علی و حضرت جبرئیل،ماجرای احترام حضرت جبرئیل،احترام جبرئیل برای علی،احترام جبرئیل برای امام علی،احترام جبرئیل برای امیرالمومنین(ع)
کمک مالی به سایت جامع سربازان اسلام