امام باقر(ع) و ابطال عقائد خوارج

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم

امام باقر(ع) و ابطال عقائد خوارج

استدلال امام باقر(سلام الله علیه) در رد عقائد خوارج به نافع بن ازرق چه بود؟
امام باقر(ع) در رد استدلال خوارج، به «نافع بن ازرق»، يكى از سران خوارج فرمود: «خداوند در شريعت پيامبر خود در دو مورد دو نفر را حكم قرار داده است؛ يكى در مورد اختلاف ميان زن و شوهر و ديگرى داورى «سعد بن معاذ» است كه پيامبر اسلام او را ميان خود و قبيله يهودى «بنى قريظه» حكم قرار داد. آيا نمى دانيد كه امير مومنان حكميت را به اين شرط پذيرفت كه دو داور بر اساس حكم قرآن داورى كنند و از حدود قرآن تجاوز نكنند و شرط كرد كه اگر بر خلاف قرآن راى بدهند، مردود خواهد بود؟».
در دوران امامت حضرت باقر(علیه السلام) فرقه هاى مذهبى و گروه هاى سیاسى و مذهبى متعددى مانند: معتزله، خوارج و مرجئه فعالیت داشتند و امام باقر(علیه السلام) همچون سدى استوار در برابر نفوذ عقائد باطل آنان ایستادگى مى نمود و طى مناظراتى که با سران این گروه ها داشت، پایگاه هاى فکرى و عقیدتى آنان را در هم مى کوبید و بى پایگى عقائدشان رابا دلائلى روشن ثابت مى کرد. یکی از این احتجاجات گفتگوى آن حضرت با «نافع بن ازرق»،یکى از سران خوارج، است:
روزى «نافع» به حضور امام رسید و مسائلى از حرام و حلال پرسید. امام به سوالات وى پاسخ داد و ضمن گفتگو فرمود:
به این مارقین (از دین خارج شدگان) بگو: چرا جدایى از امیر مومنان(علیه السلام) را حلال شمردید، در صورتى که قبلا خون خویش را در کنار او و در راه اطاعت از او نثار مى کردید و یارى او را موجب نزدیکى به خدا مى دانستید؟!
امام افزود: آنان به تو خواهند گفت که: او در دین خدا «حکم» قرار داد. به آنان بگو: خداوند در شریعت پیامبر خود در دو مورد دو نفر را حکم قرار داده است؛ یکى در مورد اختلاف میان زن و شوهر است که مى فرماید:
«وَ اِنْ خِفْتُمْ شِقَاقَ بَیْنِهِمَا فَابْعَثُوا حَکَمًا مِّنْ اَهْلِهِ وَ حَکَمًا مِّنْ اَهْلِهَا اِن یُرِ‌یدَا اِصْلَاحًا یُوَفِّقِ اللَّـهُ بَیْنَهُمَا اِنَّ اللَّـهَ کَانَ عَلِیمًا خَبِیرً‌ا»؛ (و اگر از جدایى و شکاف میان آن ها بیم داشته باشید، داورى از خانواده شوهر و داورى از خانواده زن انتخاب کنید [تا به کار آنان رسیدگى کنند] اگر این دو داور تصمیم به اصلاح داشته باشند، خداوند کمک به توافق آنها مى کند [زیرا] خداوند دانا و آگاه است).(1)
دیگرى داورى «سعد بن معاذ» است که پیامبر اسلام او را میان خود و قبیله یهودى «بنى قریظه» حکم قرار داد، و او هم طبق حکم خدا نظر داد. آن گاه امام افزود: آیا نمى دانید که امیر مومنان حکمیت را به این شرط پذیرفت که دو داور بر اساس حکم قرآن داورى کنند و از از حدود قرآن تجاوز نکنند و شرط کرد که اگر بر خلاف قرآن راى بدهند، مردود خواهد بود؟ وقتى که به امیر مومنان گفتند: داورى که خود تعیین کردى بر ضرر تو نظر داد، فرمود: من او را داور قرار ندادم، بلکه کتاب خدا را داور قرار دادم. پس چگونه مارقین حکمیت قرآن و مردود بودن خلاف قرآن را گمراهى مى شمارند، اما بدعت و بهتان خود را گمراهى به حساب نمى آورند؟!
«نافع بن ازرق» با شنیدن این بیانات گفت: به خدا سوگند این سخنان را نه شنیده بودم و نه به ذهنم خطور کرده بود، حق همین است انشا الله!(2)، (3)

پی نوشت:
(1). سوره نساء، آیه 35.
(2). طبرسى، احتجاج، نجف، المطبعه المرتضويه، 1350، ج 2، ص 176.
(3). گردآوری از کتاب: سیره پیشوایان، مهدی پیشوایی، موسسه امام صادق(علیه السلام)، قم، 1390 ش، چاپ بیست و سوم، ص 345.
امام باقر،خوارج،ابطال خوارج،امام باقر و خوارج،حکمیت،امام باقر و حکمیت،باقرالعلوم و خوارج،باقرالعلوم و حکمیت،ابطال خوارج،عقائد،عقائد خوارج،عقائد امام باقر،عقائد باقرالعلوم،امام باقر(ع)،امام محمد باقر،امام باقرالعلوم(ع)