امام سجاد(ع) و بیان فضائل امیرالمومنین علی(ع) در شام
امام سجاد(ع) در خطبه خود برای شامیان، فضائل علی(ع) را چگونه بیان فرمود؟
امام سجّاد طی خطبه ای در مجلس یزید به معرفى اميرمؤمنان على(عليه السلام) پرداخت (تا تبليغات سوء ساليان دراز را بر ضد او خنثى كند) و چنين فرمود:
«أَنَا ابْنُ مَنْ ضَرَبَ بَيْنَ يَدَيْ رَسُولِ اللهِ بِسَيْفَيْنِ، وَ طَعَنَ بِرُمْحَيْنِ، وَ هاجَرَ الْهِجْرَتَيْنِ، وَ بايَعَ الْبَيْعَتَيْنِ، وَ قاتَلَ بِبَدْر وَ حُنَيْن، وَ لَمْ يَكْفُرْ بِاللهِ طَرْفَةَ عَيْن، أَنَا ابْنُ صالِحِ الْمُؤْمِنِين، وَ وارِثِ النَّبِيِّينَ، وَ قامِعِ المُلْحِدِينَ، وَ يَعْسُوبِ الْمُسْلِمِينَ، وَ نُورِ الُْمجاهِدِينَ، وَ زَيْنِ الْعابِدِينَ، وَ تاجِ البَكَّائِينَ، وَ أَصْبَرِ الصّابِرينَ، وَ أَفْضَلِ الْقائِمِينَ مِنْ آلِ ياسِينَ رَسُولِ رَبِّ العالَمِينَ، أَنَا ابْنُ المُؤَيَّدِ بِجَبْرَئِيلَ، أَلْمَنْصُورِ بِمِيكائِيلَ.
أَنَا ابْنُ الُْمحامِي عَنْ حَرَمِ الْمُسْلِمِينَ، وَ قاتِلِ الْمارِقِينَ وَ النّاكِثِينَ وَ الْقاسِطِينَ، وَ الُْمجاهِدِ أَعْداءَهُ النّاصِبِينَ، وَ أَفْخَرِ مَنْ مَشى مِنْ قُرَيْش أَجْمَعِينَ، وَ أَوَّلِ مَنْ أَجابَ وَ اسْتَجابَ للهِِ وَ لِرَسُولِهِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ، وَ أَوَّلِ السّابِقِينَ، وَ قاصِمِ الْمُعْتَدِينَ، وَ مُبِيدِ الْمُشْرِكِينَ، وَ سَهْم مِنْ مَرامِي اللهِ عَلَى الْمُنافِقِينَ، وَ لِسانِ حِكْمَةِ الْعابِدِينَ، وَ ناصِرِ دِينِ اللهِ، وَ وَلىِّ أَمْرِاللهِ، وَ بُسْتانِ حِكْمَةِ اللهِ، وَ عَيْبَةِ عَلْمِهِ، سَمِحٌ، سَخِيٌّ، بَهِيٌّ، بُهْلُولٌ، زَكِيٌّ، أَبْطَحِيٌّ، رَضِيٌّ، مِقْدامٌ، هُمامٌ، صابِرٌ، صَوّامٌ، مُهَذَّبٌ، قَوّامٌ، قاطِعُ الأَصْلابِ، وَ مُفَرِّقُ الأَحْزابِ، أرْبَطُهُمْ عِنانَاً، وَ أَثْبَتُهُمْ جَناناً، وَ أَمْضاهُمْ عَزِيمَةً، وَ أَشَدُّهُمْ شَكِيمَةً، أَسَدٌ باسِلٌ، يَطْحَنُهُمْ فِي الْحُرُوبِ إِذَا ازْدَلَفَتِ الاَْسِنَّةُ وَ قَرُبَتِ الاَْعِنَّةُ، طَحْنَ الرَّحى، وَ يَذْرَؤُهُمْ فِيها ذَرْوَ الرِّيحِ الْهَشِيمِ، لَيْثُ الْحِجازِ، وَكَبْشُ الْعِراقِ، مَكّيٌّ مَدَنيٌّ، خَيْفِيٌّ عَقَبِيٌّ، بَدْرِيٌّ أُحُدِيٌّ، شَجَرِيٌّ مُهاجِرِيٌّ .
مِنَ الْعَرَبِ سَيِّدُها، وَ مِنَ الوَغى لَيْثُها، وارِثُ الْمَشْعَرَيْنِ، وَ أَبُوالسِّبْطَيْنِ: ألْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ، ذاكَ جَدِّي عَليُّ بنُ أَبِي طالِب».
(من فرزند كسى هستم كه در برابر رسول خدا با دو شمشير و با دو نيزه نبرد مى كرد و دو بار هجرت كرد (1) و دو بار بيعت نمود (2) و در بدر و حُنين [با دشمنان اسلام] جنگيد و به اندازه يك چشم بر هم زدنى به خدا كفر نورزيد؛ من فرزند انسان شايسته، از ميان مؤمنانم؛ و من فرزند وارث پيامبران و كوبنده ملحدان و بزرگ مسلمانان و نور مجاهدان و زينت عبادت كنندگان و تاجِ افتخار گريه كنندگان [از خوف خدا] و صابرترين صبر كنندگان و برترين قيام كنندگان [به عبادت و اطاعت خداوند] از خاندان پيامبرم؛ من پسر كسى هستم كه جبرئيل و ميكائيل به يارى او شتافتند.
من فرزند حمايت گر از حرم مسلمانان و پيكارگر با مارقين و خارج شدگان از دين [خوارج] و ناكثين و پيمان شكنان [اصحاب جمل] و قاسطين و ستمگران [معاويه و شاميان] و آن كس كه با دشمنانِ سر سخت مبارزه كرد، هستم. من فرزند پرافتخارترين فرد از قريشم و فرزند اوّل كسى هستم كه دعوت خدا و رسولش را اجابت كرد و آن كس كه در ميان سابقين در اسلام، فرد نخست بود. من فرزند درهم شكننده دشمنان و نابود كننده مشركانم و فرزند آن كس كه تيرى از تيرهاى الهى بر جمع منافقان بود. من فرزند بيانگر حكمتِ عبادت كنندگان، و ياور دين خدا و ولىّ امر الهى و بوستان حكمت خداوند و مخزن علم او هستم.
همان كس كه، بزرگ منش، بخشنده، زيباروى، جامع همه خوبى ها، پاك، ابطحى [اهل مكه]، خشنود به رضاى خدا، پيشگام در انجام فرمان الهى، رادمرد، صابر، بسيار روزه دار، پاكيزه از هر نوع آلودگى، و بسيار اهل نماز و عبادت بود.
آن كس كه توان دشمنان را از بين برد و شيرازه سپاهيان گوناگون كفر را از هم گسست. او كه از همگان با صلابت تر، دل قوى تر، داراى عزمى محكمتر و روحى سازش ناپذيرتر بود. او كه [در راه دفاع از دين خدا] شيرى بى باك بود و آن هنگام كه در ميدان نبرد نيزه ها و لجام ها [ى اسب جنگجويان] به هم نزديك مى شد، آنها را با ضربه هايش همچون دانه هاى زير سنگ آسياب، خرد مى كرد و همانند تندبادى كه خار و خاشاك را پراكنده سازد، آنها را تارو مار مى ساخت.
او كه شير حجاز و پيشواى عراق، مردى از تبار مكّه و مدينه و [مسجد] خَيْف [در منا] و عقبه (3) بود. او كه از سرداران جنگ بدر و اُحُد و از حاضران در بيعت شجره [در ماجراى صلح حديبيّه] و از مهاجران [از مكّه به مدينه] بود. او بزرگ عرب، شير بيشه نبرد، وارث دو مشعر، (4) پدر دو سبط رسول خدا، حسن و حسين بود؛ آرى؛ او جدّ من على بن ابى طالب(عليه السلام) است».
ناگفته پيداست كه اين خطبه عجيب و بى نظير و فوق العاده كوبنده، غوغايى در شام بپا كرد و كاخ حكومت امويان را به لرزه درآورد و تبليغات شومى كه بيش از چهل سال بر ضد اميرمؤمنان على(عليه السلام) شده بود را بر باد داد و مانند غرّش رعد در همه جا صدا كرد. (5)
پی نوشت:
(1). يكى از دو هجرت، هجرت على(عليه السلام) از مكّه به مدينه است و ديگرى ممكن است اشاره به هجرت به طائف همراه پيامبر در سال يازدهم بعثت و يا هجرت آن حضرت به كوفه در ايام خلافت باشد.
(2). يكى بيعت رضوان و ديگرى بيعت سال فتح مكه است همانگونه كه امام مجتبى(عليه السلام) در معرفى پدر بزرگوارش مى فرمايد: «إنَّهُ بايَعَ الْبَيْعَتَيْنِ: بِيْعَةَ الْفَتْحِ، وَ بَيْعَةَ الرِّضْوانِ» (الغدير، ج 10، ص 168 و شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج 6، ص 288).
(3). اشاره است به بيعت «عقبه» كه توسط جمعى از مردم مدينه در سال دوازدهم بعثت با پيامبر(صلى الله عليه وآله)در گردنه اى در منا صورت گرفت و به بيعت و پيمان «عقبه» معروف شد. در آنجا كه جمعى از مردم مدينه به طور مخفيانه با پيامبر(صلى الله عليه وآله) گفتگو و بيعت مى كردند، على(عليه السلام) در دهانه آن گردنه نگهبانى مى داد و مراقب اوضاع بود.
(4). دو مشعر ممكن است يكى اشاره به عرفات و ديگرى به مشعرالحرام باشد.
(5). گرد آوري از کتاب: عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها، سعید داودی و مهدی رستم نژاد،(زیر نظر آيت الله العظمى ناصر مكارم شيرازى)، امام على بن ابى طالب عليه السلام، قم، 1388 ه. ش، ص 606.
پایگاه اطلاع رسانی دفتر آیت الله مکارم شیرازی
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم
امام سجاد،فضایل امیرالمومنین،فضایل امیرالمومنین علی،بیان فضایل امام علی،بیا فضایل امام علی در شام،امیرالمومنین در شام،امام علی در شام،امام سجاد و امیرالمومنین،امام سجاد و امام علی(ع)،امیرالمومنین در کلام امام سجاد،امام علی در کلام امام سجاد،امیرالمومنین در کلام ائمه،امیرالمومنین در بیان امام سجاد(ع)