کمک مالی به سایت جامع سربازان اسلام
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم
امام هادی(ع) و مقابله با جریان های انحرافی
امام هادی(ع) و مقابله با جریان های انحرافی

پیشوای دهم شیعیان یکی از پیشتازان دانش و تقوا و کمال است که وجودش مظهر فضایل اخلاقی و کمالات نفسانی و الگوی حق جویان و ستم ستیزان است. امام هادی (ع) پیوسته تحت نظر حکومت‏های جور بود و سعی می کردند آن حضرت با پایگاههای مردمی و افراد جامعه تماس نداشته باشد.

..............

تولد امام دهم شیعیان حضرت امام علی النقی (ع) را نیمه ذی حجه سال 212 هجری قمری نوشته اند. پدر آن حضرت، امام محمد تقی جواد الائمه (ع) و مادرش "سمانه مغربیه" از زنان درست کردار و پاکدامنی بود که دست قدرت الهی او را برای تربیت مقام ولایت و امامت مأمور کرده بود، و چه نیکو وظیفه مادری را به انجام رساند و بدین مأموریت خدایی قیام کرد.

نام آن حضرت - علی - کنیه آن امام همام "ابوالحسن" و لقبهای مشهور آن حضرت "هادی" و " نقی" بود. حضرت امام هادی (ع) پس از پدر بزرگوارش در سن 8 سالگی به مقام امامت رسید و دوران امامتش 33 سال بود. در این مدت حضرت علی النقی (ع) در راه نشر احکام اسلام و آموزش و پرورش و شناساندن مکتب و مذهب جعفری و تربیت شاگردان و اصحاب گرانقدر، گامهای بلندی برداشت.

نه تنها تعلیم و تعلم و نگاهبانی فرهنگ اسلامی را امام دهم (ع) در مدینه عهده داربود، و لحظه ای از آگاهانیدن مردم و آشناکردن آنها با حقایق مذهبی نمی آسود، بلکه در امر به معروف و نهی از منکر و مبارزه پنهان و آشکار با خلیفه ستمگر وقت - یعنی متوکل عباسی - آنی آسایش نداشت.

او پس از پدر، سکاندار کشتی نجات انسانها از گردابهای گمراهی گردید و امت را به ساحل عدالت و پاکی رهنمون شد. متوکل، خلیفه ستمگرعباسی که ازقدرت و نفوذ علویان در مدینه بیم داشت، امام علی النقی را به سامرا منتقل کرد و مدت 11 سال امام و ولی مسلمانان را دراین شهر تحت نظر قرار داد.

در این مدت، عوامل خلیفه ستمگر عباسی، چندین بار از امام علی النقی (ع) بازجویی کردند و سرانجام، معتز، دیگر خلیفه ستمگر عباسی، امام علی النقی (ع) را در سوم رجب سال 254 هجری قمری با زهری مهلک به شهادت رساند. حضرت امام علی النقی (ع) به هنگام شهادت نزدیک به 41 سال از عمر مبارکشان می گذشت و از این مدت 32 سال را به امامت گذرانده بودند.

سرفصل‏ های زندگی و درخشش‏ خورشیدگونش در روزنه بیان و قلم نمی ‏گنجد؛ زیرا امام، ظهور اسم‏ اعظم الهی و تجلی شکوهمند و تام تمامی اسمای الهی است؛ اما می ‏توان از راه آثار و برکات، پرتوی از آفاق وجودی و گستره ‏روحی ‏اش را دریافت. این نوشتار به بخشی از جلوه ‏های وجودی امام ‏هادی(ع) می ‏پردازد.



اخلاق و سیره عملی امام هادی (ع)


پیشوای دهم شیعیان یکی از پیشتازان دانش و تقوا و کمال است که وجودش مظهر فضایل اخلاقی و کمالات نفسانی و الگوی حق جویان و ستم ستیزان است. امام هادی (ع) پیوسته تحت نظر حکومت‏های جور بود و سعی می کردند آن حضرت با پایگاههای مردمی و افراد جامعه تماس نداشته باشد.

با این حال آن مقدار از فضایل اخلاقی که از او بروز کرده، دانشمندان و شرح حال نویسان و حتی دشمنان اهل بیت علیهم السلام را به تحسین و تمجید آن وجود الهی واداشته است.

امام هادی (ع) شب هنگام به پروردگارش روی می‏ آورد و شب را با حالت ‏خشوع به رکوع و سجده سپری می‏ کرد و بین پیشانی نورانی ‏اش و زمین جز سنگریزه و خاک، حائلی وجود نداشت و پیوسته این دعا را تکرار می ‏نمود: «الهی مسی‏ء قد ورد، و فقیرقد قصد، لا تخیب مسعاه وارحمه واغفر له خطاه؛ بارالها! گنهکاری بر تو وارد شده و تهیدستی به تو روی آورده است، تلاشش را بی نتیجه مگردان و او را مورد عنایت و رحمت‏ خویش قرار داده و از لغزشش درگذر. » (ائمتنا، ج 2، ص 257، به نقل از: سیرة الامام العاشر، علی الهادی، ص 55)

پارسایی و انس با پروردگار، آنچنان نمودی در زندگی امام نقی (ع) داشت که برخی از شرح حال نویسان در مقام بیان برجستگی‏ ها و صفات والای آن گرامی به ذکر این ویژگی پرداخته ‏اند. امام هادی (ع) همچون پدر بزرگوارش کانون سخاوت و کرم بود و گاهی مقدار انفاقش به حدی از فزونی می‏ رسید که دانشمندی مانند «ابن شهرآشوب‏» پس از نقل آن می ‏گوید: «این مقدار انفاق، معجزه‏ ای است که جز پادشاهان از عهده کسی ساخته نیست و تا کنون این مقدار انفاق را از کسی نشنیده ‏ایم. » (مناقب، ج 4، ص 409) مقدار انفاق امام (ع) نود هزار دینار بوده که به سه نفر از یاران خود، هرکدام سی هزار دینار داده است. برای آگاهی بیشتر به تاریخ اجمالی پیشوایان، بخش زندگانی امام هادی (ع) رجوع کنید.

امام هادی(ع) همچون نیاکان خود در برابر ناملایمات، بردبار بود و تا جایی که مصلحت اسلام ایجاب می‏ کرد با دشمنان حق و ناسزاگویان و اهانت کنندگان به ساحت مقدس آن حضرت، با بردباری برخورد می ‏کرد.

کاهلی و کوتاهی درانجام کار، موجب بازماندن انسان از رسیدن به هدف‏ هایش می‏ گردد و این ایستایی نیز، اندوه وتأسف را در پی خواهد داشت. در این میان، یکی از راه‏های پیشگیری از سهل‏ انگاری و کوتاهی در انجام برنامه ‏ها، اراده و تصمیم‏ گیری محکم و عملی می ‏باشد. امام علی النقی (ع) در این ‏باره، چنین سفارش فرمودند: «افسوس کوتاهی در انجام کار را با تصمیم قاطع، جبران کن. »



فعالیتهای علمی و فرهنگی

جهان اسلام، در دوران امامت امام هادی (ع) از نظر فرهنگی و گرایشها و کشمکشهای فکری و اعتقادی، از موقعیت و گستردگی ویژه ‏ای برخوردار بود و بحثهای علمی و اعتقادی و برخورد افکار و بینشهای گوناگون با یکدیگر نسبت‏ به موضوعات دیگر، جایگاه ویژه ‏ای داشت. منشأ پیدایش این تحول فرهنگی، شرایط سیاسی - اجتماعی جامعه اسلامی بویژه در سطح دستگاه رهبری بود.

اظهار تمایل حکمرانان عباسی این دوره نسبت ‏به مسائل علمی و فرهنگی، باز شدن دروازه‏های علوم، فلسفه و کلام ملتهای دیگر بر روی مسلمانان و ترجمه بسیاری از کتابهای علمی آنان به زبان عربی، راه یافتن دو تن از امامان شیعه - امام رضا و امام جواد علیهما السلام - به دستگاه خلافت و فراهم آمدن موقعیت استثنایی برای بحث و مناظره با دانشمندان، سران مکتبها و گروههای مختلف، از مهمترین عوامل پیدایش این شرایط بود.

پیدایش چهره‏ های برجسته علمی در زمینه ‏های مختلف دانشهای عقلی و نقلی در این دوره نشانه بارز دیگری بر گستردگی سفره دانش بشری در این مقطع زمانی است. از جمله این دانشمندان می ‏توان افراد ذیل را نام برد؛ احمد بن حنبل (متوفای 241 ه. ق) و نویسندگان صحاح سته، بخاری(م 256 ه. ق)، مسلم (261 ه. ق)، ابوداوود سجستانی (م 275 ه. ق)، ابوعیسی ترمذی (م 278 ه. ق)، ابوعبدالله بن ماجه (م 275ه. ق) و احمد نسائی (م 303 ه. ق) در زمینه حدیث و فقه، ابو هذیل(م 235)، ابو اسحاق، ابراهیم بن سیار(م 231)، ابو عمروبن بحر جاحظ (م 255) و ابوالحسین خیاط در زمینه علم کلام، یحیی بن ماسویه (م 242)، بختیشوع (م 256) و حنین بن اسحاق (م 260)، در دانش پزشکی و یعقوبی (م 282)، ابن قتیبه دینوری (م 276) و بلاذری (م 279) در تاریخ. (برای آگاهی بیشتر به تاریخ الاسلام، دکتر حسن ابراهیم حسن، ج 4، ص 420 - 566 مراجعه کنید.)

در چنین جوی، اصطکاک افکار و بینشها با یکدیگر، امری طبیعی و اجتناب ناپذیر است. بویژه با توجه به این واقعیت که زمامداران عباسی از این جریان به عنوان تضعیف موقعیت امامان شیعه و مبانی فکری و عقیدتی آنان استفاده می‏ کردند. تحت نظر بودن امامان این دوره و دسترسی پیدا نکردن توده‏ های مسلمان به این مشعلهای هدایت، عامل افزونی بود که به منحرفان و فرصت طلبان مورد حمایت ‏حکومت، مجال می ‏داد تا با آسایش خاطر و احساس امنیت ‏بیشتر به ترویج افکار شیطانی خود بپردازند.



اوضاع سیاسی، اجتماعی عصر امام هادی(ع)


این دوره از خلافت عباسی ویژگیهایی دارد که آن را از دیگر دوره ‏ها جدا می ‏سازد. ذیلاً به برخی از این ویژگیها اشاره می ‏کنیم؛



1 - زوال هیبت و عظمت خلافت


خلافت، چه در دوره اموی و چه در دوره عباسی، برای خود هیبت و جلالی داشت، ولی در این دوره بر اثر تسلط ترکان و بردگان بر دستگاه خلافت، عظمت آن از بین رفت و خلافت همچون گویی به دست این عناصر افتاد که آن را به هر طرف می‏ خواستند پرتاب می ‏کردند و خلیفه عملاً یک مقام تشریفاتی بود، ولی در عین حال هر موقع خطری از جانب مخالفان احساس می‏ شد خلفا و اطرافیان و عموم کارمندان دستگاه خلافت، در سرکوبی آن خطر، نظر واحدی داشتند.



2 - خوشگذرانی و هوسرانی درباریان


خلفای عباسی در این دوره به خاطر خلأیی که بر دستگاه خلافت حکومت می‏ کرد، به شب نشینی و خوشگذرانی و میگساری می‏ پرداختند و دربار خلافت غرق در فساد و گناه بود. صفحات تاریخ، اخبار شب نشینی های افسانه ‏ای آنان را ضبط نموده است.



3 - گسترش ظلم و بیدادگری و خودکامگی


ظلم و جور و نیز غارت بیت المال و صرف آن در عیاشیها و خوشگذرانیها جان مردم را به لب آورده بود.



4 - گسترش نهضتهای علوی


در این مقطع از تاریخ، کوشش دولت عباسی بر این بود که با ایجاد نفرت در جامعه نسبت به علویان، آنها را تارومار سازد. هر موقع کوچکترین سایه ای از نهضت علویان مشاهده می‏شد، برنامه سرکوبی بی رحمانه آنان آغاز می ‏گشت و علت شدت عمل نیز این بود که دستگاه خلافت با تمام اختناق و کنترلی که برقرار ساخته بود، خود را متزلزل و ناپایدار می‏ دید و از این نوع نهضتها سخت بیمناک بود.

شیوه علویان در این مقطع زمانی، این بود که از کسی نامی نبرند و مردم را به رهبری «شخص برگزیده‏ای از آل محمد» دعوت کنند، زیرا سران نهضت می‏ دیدند که امامان معصوم آنان، در قلب پادگان نظامی «سامرا» تحت مراقبت و مواظبت می ‏باشند و دعوت به شخص معین، مایه قطع رشته حیات او می ‏گردد. این نهضتها و انقلابها بازتاب گسترش ظلم و فشار بر جامعه اسلامی در آن عصر بود و نسبت مستقیمی با میزان فشار و اختناق داشت.

به عنوان نمونه در دوران حکومت «منتصر» که تا حدی به خاندان نبوت و امامت علاقه ‏مند بود و در زمان او کسی متعرض شیعیان و خاندان علوی نمی‏ شد، قیامی صورت نگرفت. تواریخ، تنها در فاصله سال 219 تا 270 قمری، تعداد 18 قیام ضبط کرده‏ اند. این قیامها نوعاً با شکست روبه رو شده و توسط حکومت عباسی سرکوب می‏ گشتند.



منحرفان از خط امامت


در دوران امام هادی (ع) بعضی از افراد و گروه ‌های فرصت‌ طلب با ادعاهای دروغین و نشر مطالب بی اساس، سعی در ایجاد اختلاف میان مسلمانان و گمراه کردن آنان داشتند، این گروه ‌ها به چند دسته تقسیم می‌ شدند؛

1- غُلات (اهل غلو، ‌از حد گذشتن، گزافکاری و‌ مبالغه): معتقد به الوهیت و ربوبیت حضرت هادی (ع) و رسالت و نبوت خود و سقوط همه واجبات و فرایض دینی بودند. پیشوای دهم در برابر تفکر انحرافی منحرفان و عقاید کفرآمیز آنان موضع گرفت و ضمن اظهار بیزاری از آنان، چهره پلید ایشان را برای همگان آشکار کرد و یکی از آنان را که وجودش برای جامعه اسلامی خطرناک بود «مهدورالدم» (کسی که خونش مباح است و کشتن او موجب قصاص یا فدیه نشود) دانست و فرمان قتلش را صادر کرد.

2- واقفیه: کسانی بودند که بعد از شهادت موسی بن جعفر (ع) به خاطر انگیزه ‌های نفسانی و دنیوی منکر شهادت آن حضرت شدند و در نتیجه، تن به امامت پیشوای هشتم، امام رضا(ع) ندادند. ایشان در پلیدی و خباثت و انحراف از خط امامت، کمتر از «غلات» نبودند. از این رو امام هادی (ع) در برابر آنان نیز موضع گرفت و آنان مورد لعن حضرت هادی (ع) قرار گرفتند. «ابراهیم بن عقبه»

می‌ گوید: به امام هادی (ع) نوشتم؛ فدایت شوم! من از بغض و کینه ممطوره (واقفیه) نسبت به حق آگاهی دارم. آیا مجاز هستم در قنوت نماز بر آنان لعن کنم؟ فرمود: آری.

3- صوفیه: صوفیان، گروه منحرف دیگری در درون جامعه اسلامی بودند که تحت پوشش زهد و کناره ‌گیری از دنیا به گمراه کردن توده ‌های مردم و منحرف کردن آنان از خط امامت مشغول بودند. پیشوای دهم (ع) همچون نیاکان بزرگوار خود، خطر این گروه انحرافی را به مسلمانان گوشزد کرده، آنان را از ارتباط و همنشینی با صوفیان برحذر

می ‌داشت. حسین بن ابی الخطاب می‌ گوید: با امام هادی (ع) در مسجدالنبی بودم. گروهی از یاران حضرت هادی (ع) از جمله ابوهاشم جعفری نیز به ما پیوستند. در این هنگام جمعی از صوفیه وارد مسجد شده، در گوشه ‌ای دایره ‌وار نشستند و مشغول ذکر «لا اله الا الله» شدند.

امام (ع) رو به صحابه کرد و فرمود: به این نیرنگ ‌بازان توجه نکنید، زیرا آنان همنشینان شیاطین و ویران ‌کنندگان پایه ‌های دین هستند. برای تن ‌پروری، زهدنمایی می‌ کنند و برای شکار کردن مردم ساده ‌لوح، شب زنده ‌داری می ‌نمایند. روزگاری را به گرسنگی سپری می‌ کنند تا برای پالان کردن، الاغ ‌هایی را رام کنند. لا اله الا الله نمی‌ گویند مگر برای فریب مردم. کم نمی‌ خورند مگر برای پر کردن کاسه ‌های بزرگ و جذب دل ابلهان به سوی خود. با گفتار خود، برای مردم از دوستی خدا سخن می‌ گویند و آنان را آرام آرام و پنهان در چاه گمراهی می‌‌ افکنند. وردهایشان رقص و کف زدن و ذکرهایشان ترنم و آوازخوانی است. جز سفیهان کسی از آنان پیروی نمی‌ کند و جز بی ‌خردان و احمقان کسی به آنان ملحق نمی ‌شود.

هر کس به دیدار یکی از آنان، چه در زمان حیات او و چه پس از مرگش برود، چنان است که به دیدار شیطان و بت ‌پرستان رفته باشد. یکی از اصحاب پرسید: هرچند معترف به حقوق شما باشد؟

امام هادی (ع) (که انتظار چنین پرسشی را نداشت) با خشم به وی نگریست و فرمود: از چنین پرسشی دست بردار! زیرا کسی که معترف به حقوق ما باشد دچار نفرین ما نمی ‌شود. مگر نمی ‌دانی که آنان پست‌ ترین طایفه ‌های صوفیه هستند در حالی که تمامی صوفیان از مخالفان ما بوده و راهشان با راه ما مغایرت دارد. آنان جز یهود و نصارای این امت نیستند و اینان کسانی هستند که سعی در خاموش کردن نور الهی دارند و خداوند نورش را به اتمام خواهد رساند، هرچند کافران نپسند‌ند. (حدیقة الشریعه، ص602و 603/ روضات الجنات، ج3، ص 134و 135/ سفینه البحار، ج 2، ص58)



جان کلام
امروز زمین آغوش گشوده است تا بار دیگر انسان پاکی از سلاله خاندان پیامبر(ص) را درخود جای دهد و او را به حیاتی برتر از این دنیای دون و در کنار اولیاء و انبیاء علیهم السلام نوید دهد. عروج روح قدسی آن انسان وارسته، جهان اسلام را غرق در ماتم و اندوه ساخت. شهادت مظلومانه آن بزرگوار، شهر سامرا را پر از شیون و ناله کرد. تمامی دوستداران اهل بیت درغم فقدان گوهری تابناک، عزادار شدند و آن سال را سال اندوه شیعه نامیدند. شهادت جانگداز آن امام همام، امام علی النقی (ع) را به عموم شیعیان جهان تسلیت می گوییم.



منابع و مآخذ:

1. ارفع، سیدکاظم، امام علی النقی علیه‏السلام، فیض کاشانی، تهران، 1370.

2. رفیعی، علی، تحلیلی از تاریخ دوران دهمین خورشید امامت، امام هادی علیه‏السلام، دفتر تبلیغات اسلامی، قم، 1370.

3. سازمان تبلیغات اسلامی، امام هادی علیه‏السلام، ترجمه: واحد تدوین و ترجمه، تهران، 1368.

4. سحاب، ابوالقاسم، زندگانی حضرت امام علی النقی علیه‏السلام، اسلامیه، تهران، 1375ق.

5. شریف قرشی، باقر، زندگانی امام علی الهادی علیه‏السلام،

ترجمه: سید حسن اسلامی، دفتر انتشارات اسلامی، قم، 1371.

6. شیرازی، رضا، دهمین ستاره (داستان زندگی امام هادی علیه‏السلام)، پیام آزادی، تهران، 1373.

7. عقیقی بخشایشی، عبدالرحیم، زندگانی پیشوای دهم، امام هادی، نسل جوان، قم، 1357.

8. عمادزاده، حسین، زندگانی حضرت امام علی النقی الهادی علیه‏السلام، شرکت سهامی طبع کتاب، تهران، 1341.

9. کمپانی، فضل الله‏، حضرت امام علی النقی

علیه ‏السلام، مفید، تهران، 1360.

10. گروه نویسندگان، پیشوای دهم، حضرت امام‏علی‏بن‏محمدالهادی علیه‏السلام، موسسه در راه‏حق، قم، 1371.

11. گروه نویسندگان، تحلیلی از زندگانی امام علی النقی علیه‏السلام، موسسه احیا و نشر میراث اسلامی، قم، 1359.

12. مدرسی، سیدمحمدتقی، زندگی و سیمای حضرت امام هادی علیه‏السلام، ترجمه: محمد صادق شریعت، انصارالحسین، تهران، 1370.

13. نجفی، محمدجواد، ستارگان درخشان، اسلامیه، تهران، ج 12، 1361.

پایگاه اطلاع رسانی حوزه نت
انحراف،انحرافی،جریان ها،جریان انحرافی،جریان ها انحرافی،جریان های انحرافی،امام هادی و جریان های انحرافی،جریان های انحرافی و امام هادی(ع)،مقابله با انحراف،مقابله با جریان ها،مقابله با جریان های انحرافی،امام هادی و مقابله با جریان های انحرافی،ائمه و مقابله با جریان های انحرافی،مقابله با جریان های انحرافی در زمان معصومین(ع)
کمک مالی به سایت جامع سربازان اسلام