امام رضا(ع) به فریادِ (علی بن اسباط) رسید

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم

امام رضا(ع) به فریادِ (علی بن اسباط) رسید



وقتی امام رضا(ع) وارد خراسان شدند ، شیعیان از اطراف متوجه حضرتش شدند ، علی بن اسباط نیز با هدایا و تحفه هایی به سوی حضرتش به راه افتاد . در میان راه ، دزدان به قافله حمله کرده و اموال و هدایای او را به سرقت برده و او را مورد ضرب قرار دادند ، ضربه ای بر دهان او زدند که دندانهای پیشین او افتاد ، او ناگزیر به یکی از روستاهای نزدیک برگشت . خوابید، در خواب امام رضا(ع) را دید ، حضرت به او فرمودند : لاتحزن إن هدایاک ومالک وصلت إلینا ، وأما فمک بثنایاک ؛ فخذ من السعد المسحوق ، واحش به فاک . غمگین مباش ، هدایا و اموال تو به ما رسید ، ولی در مورد دهان و دندانهایت مقداری سعد (دوای خوشبویی است) کوبیده شده بگیر و دهانت را از آن پر کن . علی بن اسباط با خوشحالی از خواب بیدار شد ، مقداری سعد کوبیده شده را گرفته و دهانش را از آن پر کرد ، خداوند دندان های او را برگردانید . وقتی خدمت امام رضا(ع) شرفیاب شد ، حضرت فرمودند : آنچه در مورد سعد به تو گفته بودیم محقق شد ، اینک وارد این انبار شو و ببین . علی بن اسباط وارد انبار شد و دید همه اموال و هدایایش بی کم و کاست در آنجاست .

(القطره - سید احمد مستنبط(ره) - جلد2 - بخش امام علی بن موسی الرضا(ع) - صفحه 692)
علی بن اسباط،علی بن اسباط و امام رضا،امام رضا و علی بن اسباط،فریاد رسی،فریاد رسی امام رضا،امام رضا و به فریاد رسیدن،کمک رسانی امام رضا،امام رضا و کمک رسانی،دستگیری امام رضا،امام رضا و دستگیری،امام رضا و دستگیری کردن،امام رضا و حاجت دادن