اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم
کلید بهشت و کلید جهنم در دستان امیرالمومنین علی(ع)
رسول الله(ص) فرمودند : إذا سألتم اللَّه لی فاسألوه الوسیله . وقتی از خداوند چیزی برای من می خواهید وسیله را درخواست کنید . و وقتی از معنای وسیله از آن حضرت سوال کردند، حضرت فرمودند : وسیله درجه من در بهشت است و آن هزار مرتبه دارد ، بین هر مرتبه تا مرتبه دیگر مسافتی است به اندازه ای که یک اسب تندرو در طول یک ماه با دویدن طی کند ، و هر مرتبه ای به نوعی جواهرآلات مزیّن است . آن را فردای قیامت که می آورند و در کنار درجه پیامبران دیگر نصب می کنند همانند ماه نسبت به ستارگان می درخشد ، هر پیغمبری و صدیقی و شهیدی در آن روز می گوید ، خوشا بحال کسی که این درجه او است . ناگهان ندائی از ناحیه پروردگار بلند شود که تمام پیامبران و همه مردمان بشنوند ، و آواز دهد که این درجه محمد(ص) است ، پس من وارد شوم در حالیکه جامه ای از نور پوشیده و تاج پادشاهی و کرامت بر سر نهاده ام ، و علی بن ابی طالب(ع) پیشاپیش من است در حالیکه پرچم من که لواء حمد است در دست او است و بر آن نوشته شده است : لا إله إلّا اللَّه المفلحون هم الفائزون باللَّه . معبودی جز خداوند یکتا نیست ، اهل سعادت و رستگاری کسانی هستند که خدا آنها را پیروز گرداند . وقتی ما از کنار پیامبران عبور کنیم ، می گویند: اینها دو فرشته بزرگوار و مقرّبند که آنها را ندیده ایم و نمی شناسیم ، و وقتی به فرشتگان عبور کنیم می گویند اینها دو پیامبر مرسل اند ، تا اینکه به آن درجه که جایگاه من است بالا روم ، و علی(ع) یکمرتبه پائین تر از من قرار بگیرد ، هر پیغمبر و صدیق و شهیدی در آن هنگام گوید: خوشا بحال این دو بنده، چقدر نزد خداوند گرامی هستند . پس ندائی که تمام پیامبران و صدّیقین و شهداء و مؤمنین آن را بشنوند بلند شود که: هذا حبیبی محمد(ص) وهذا ولیّی علی(ع) طوبی لمن أحبّه ، وویل لمن أبغضه وکذب علیه . یکی از این دو حبیب من محمد(ص) و دیگری ولیّ من علی(ع) است ، خوشا بحال کسی که او را دوست دارد ، و بدا بحال آن کس که با او دشمنی کند و او را تکذیب نماید . سپس رسول الله(ص) فرمودند : ای علی(ع) ، همه آنهائی که تو را دوست داشته اند با شنیدن این صدا آرامش می یابند ، صورت های آنها سفید و دل هایشان خشنود می گردد ، و تمام کسانی که با تو دشمنی کرده اند یا با تو جنگ کرده اند و یاحقّی از حقوق تو را انکار کرده اند با شنیدن این صدا چهره های آنها سیاه و قدمهایشان به لرزه درمی آید . در همین هنگام دو فرشته به طرف من می آیند که یکی خزانه دار بهشت به نام رضوان و دیگری خزانه دار دوزخ به نام مالک است ، وقتی نزدیک می شوند ابتدا رضوان جلو می آید و سلام می کند ، من بعد از پاسخ گفتن به سلام او می گویم: تو کیستی؟ چقدر خوش بو و نیکو چهره ای؟ می گوید: من (رضوان) خزانه دار بهشت هستم و اینها کلیدهای بهشت است که خداوند برای شما فرستاده است از من بگیرید . در جواب او می گویم: آنها را از طرف پروردگارم قبول کردم و او را بر این برتری که به من بخشیده سپاسگزارم ، و آنها را به علی(ع) تحویل دهم . سپس (رضوان) برمی گردد و مالک جلو می آید و بر من سلام می کند ، من بعد از پاسخ او می گویم: ای فرشته چقدر زشت منظری و چقدر دیدن تو ناخوش آیند است ، می گوید: من (مالک) خزانه دار دوزخ هستم و اینها کلیدهای جهنم است ، خداوند نزد شما فرستاده است آنها را از من بگیرید . در جواب او می گویم: آنها را از جانب پروردگارم پذیرفتم و او را بر این فضیلتی که به من بخشیده سپاس گویم ، و آنها را به علی(ع) تحویل می دهم ، و مالک برمی گردد . سپس علی(ع) که کلیدهای بهشت و جهنّم را در اختیار دارد به راه می افتد تا بر قسمت نهائی جهنّم می ایستد در حالی که آتش آن زبانه می کشد و می خروشد و حرارتش شدید است و زمام آن را علی(ع) به دست گرفته است ، جهنّم آن حضرت را مخاطب ساخته می گوید: ای علی(ع) ، از کنار من عبور کن ، براستی نور تو شعله های مرا به خاموشی کشیده است . امیرالمومنین علی(ع) به او می فرماید: آرام بگیر ای جهنّم ، این را که دشمن من است بگیر ، و این دیگری را که از دوستان من است رها کن ، در آن روز فرمانبرداری جهنّم از فرمان علی(ع) به مراتب شدیدتر از اطاعت یک غلام نسبت به صاحبش می باشد ، اگر بخواهد او را به طرف راست و اگر بخواهد به طرف چپ می کشاند .
(القطره - سید احمد مستنبط(ره) - جلد1 - بخش امام امیرالمومنین علی بن ابیطالب(ع) - صفحه 267)
کلید بهشت،کلید جهنم،کلید بهشت و کلید جهنم،کلید بهشت و جهنم،کلید جهنم و بهشت،کلید بهشت در دستان امیرالمومنین،کلید بهشت در دستان امام علی،کلید بهشت و کلید جهنم در دستان علی،کلید بهشت و کلید جهنم در دستان امام علی،کلید بهشت و کلید جهنم در دستان امیرالمومنین علی(ع)