اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم
مراعات امام سجاد(ع) ، و جسارت های یک دزد راهزن
سالی امام سجاد(ع) برای انجام مراسم حج به سوی مکه به راه افتاد ، وقتی به بیابانی میان مکه و مدینه رسید ، به راهزنی برخورد ، راهزن به امام سجاد(ع) گفت: پایین بیا ، حضرت به او فرمودند: چه می خواهی؟ راهزن گفت: می خواهم تو را بکشم و هر چه داری به سرقت ببرم . امام سجاد(ع) به او فرمودند: من هر چه دارم با تو تقسیم می نمایم تا آن را برای تو حلال کنم . دزد گفت: نه ، و قبول نکرد . حضرت فرمودند: از دارایی من ، آن قدر به من بده تا به منزلم برسم . دزد امتناع ورزید و نپذیرفت . امام سجاد(ع) به او فرمودند: خدای تو کجاست؟ راهزن با جسارت گفت: خواب است . ناگاه دیدند دو شیر درنده آمدند و یکی از سرِ راهزن گرفت و دیگری از پایش گرفت . امام سجاد(ع) فرمودند: خیال می کردی که پروردگارت از تو غافل شده و خواب است؟
(القطره - سید احمد مستنبط(ره) - جلد2 - بخش امام زین العابدین علی بن الحسین السجاد(ع) - صفحه 544)
مراعات امام سجاد،مراعات کردن امام سجاد،مراعات کردن های امام سجاد،راهزن،دزد راهزن،یک دزد راهزن،جسارت های یک دزد،جسارت های یک دزد راهزن