کمک مالی به سایت جامع سربازان اسلام
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم
نجات از مرگ حتمی ، با توسل به امام زمان(عج)
نجات از مرگ حتمی ، با توسل به امام زمان(عج)

آقای شیخ علی یزدی حائری در کتاب الزام الناصب می نویسد: در سال معروف به «غریقیه»1 من هم با عیال و اثاثیة زیادی به همراه عموی خود به نام «حاج عبدالحسین» از کربلای معلا خارج شدیم و تا نزدیکی سدی که به دستور مرحوم «حاج عبدالحسین شیخ العراقین(ره)» بنا شده بود، رفتیم.

ناگهان هوا دگرگون شد و بادهای سخت و شدیدی وزیدن گرفت. گرد و خاکی ایجاد شد و ابرهای قطعه قطعه در هوا نمایان گشته و سپس متراکم شدند. رفته رفته نم نم باران، باریدن گرفت تا آن که باران شدید شد و به تگرگ مبدل گردید. هر دانة تگرگی که از آسمان می آمد به اندازه نارنج کوچک یا گردوی بزرگی بود!

بلا بر ما نازل، وضعیت ما وخیم و دنیا بر ما تنگ شده بود. مطمئن شده بودیم که هلاک خواهیم شد. بسیاری از چهارپایان از آن تگرگ، مردند و همة مردم مضطرب شدند. بعضی از آن تگرگ ها که به سر افراد می خورد، آن ها را به هلاکت می رساند. بعضی از مردم هم منتظر بودند تا ببینند چه وقت تگرگ به سرشان برخورد می کند. عده ای هم مثل دیوانگان به این طرف و آن طرف می دویدند، به امید آن که از این مهلکه جان سالم به در برند.

سرما به حدی شدید شده بود که دست و پای همگی مثل چوب خشک گردید و چهارپایان از حرکت بازماندند. به عمویم گفتم کاری کن که به مرکز «سلیمانیه» برسی. بعد به جایی که قایق ها توقف می کنند برو و صاحبان آن ها را خبر کن، شاید بیایند و ما را ببرند و از هلاکت رها شویم.

عمویم ـ حاج عبدالحسین ـ به هر کیفیتی بود خود را به «سلیمانیه» رساند اما در آن جا هیچ قایق و قایق رانی ندیده بود. و از شدت ناامیدی توان بازگشت به سمت ما را نداشت.

به هر حال؛ بال های مرگ بالای سر ما پهن شده و چنگال خود را به ما نشان می داد. در این اثنا به حضرت ولی عصر(ع) متوسل شدم. ناگاه دیدم قایقی در آب و در نزدیکی های ما ظاهر شد. سیدی میان آن بود، فکر کردم که از اهالی کربلا باشد. ایشان با صدای بلند و به فارسی صدا زد: این حاج شیخ خودمان است. بعد هم با ما تعارف نمود و دستور فرمود که من و همسرم وارد قایق شویم.

دستور آن سید جلیل را اطاعت نموده و هر طور بود خود را با اثاثیه و عیال و اطفال به او رساندم. ایشان هم حرکت کردند تا این که ما را به سلیمانیه رساندند. حدود پانصد نفر از زوار به سبب تگرگ ها از دار دنیا رفتند. من هم تا مدت ها متوجه توسل و استغاثة خود نشدم، مگر پس از مدتی که فهمیدم و دانستم که آن سید، همان بزرگوار(ع) بوده است.1


پی نوشت:
برکات حضرت ولی عصر(ع)، ص144؛ العبقری الحسان، ج2، ص198.
1. در آن سال نزدیک به پانصد نفر از زوار امیرالمؤمنین(ع) که در مسیر کربلا به نجف اشرف، برای درک زیارت روز مبعث آمده بودند در شط کوفه غرق شدند

پایگاه اطلاع رسانی حوزه نت
توسل به امام زمان،نجات از مرگ،مرگ حتمی،نجات از مرگ حتمی،رهایی از مرگ،رهایی از مرگ حتمی،توسل به امام مهدی،توسل به امام عصر،توسل به صاحب الزمان،توسل کردن به امام زمان،نجات پیدا کردن،نجات پیدا کردن از مرگ،نجات پیدا کردن از مرگ حتمی،نجات از مرگ با توسل به امام زمان،نجات از مرگ حتمی با توسل به امام زمان،نجات از مرگ با توسل به امام مهدی(عج)
کمک مالی به سایت جامع سربازان اسلام