اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم
پاسخ به برخی از سوالات اعتقادی ، توسط امام هادی(ع)
فتح بن یزید گرگانی می گوید : هنگامی که از مکّه به سوی خراسان می رفتم ، در راه با امام هادی(ع) همسفر شدم ، امام هادی(ع) نیز عازم عراق بود ، شنیدم که حضرت می فرمودند : من اتّقی اللَّه یتّقی ، ومن أطاع اللَّه یطاع . هر کسی از خدا بترسد ، دیگران از او خواهند ترسید ، و هر که از خداوند اطاعت نماید ، دیگران از او اطاعت خواهند کرد . از این کلام حضرت خوشم آمد و میل داشتم که خدمتش شرفیاب شوم ، به حضورش شتافته و سلام عرض کردم ، امام هادی(ع) پاسخ سلام مرا داد و اجازه فرمود که در محضرش بنشینم ، وقتی نشستم نخستین سخنی که ایراد نمود این که فرمودند : یا فتح ، من أطاع الخالق لم یبال بسخط المخلوق ، ومن أسخط الخالق فأیقن أن یحلّ به الخالق سخط المخلوق . وإنّ الخالق لایوصف إلّا بما وصف به نفسه ، وأنّی یوصف الخالق الّذی یعجز الحواسّ أن تدرکه ، والأوهام أن تناله ، والخطرات أن تحدّه ، والأبصار عن الإحاطه به . ای فتح ، هر کس فرمانبر آفریدگار باشد از خشم بندگان مخلوق نمی هراسد ، و هر کس خداوند آفریدگار را به خشم آورد پس به یقین بداند که روزی گرفتار خشم بندگان مخلوق خواهد شد . به راستی که آفریدگار جز به آنچه خویشتن را وصف نموده نمی توان توصیف کرد ، چگونه توصیف می شود آفریدگاری که حواس از درک او ، اوهام از رسیدن به او، اندیشه ها از حد و وصف او و دیدگان از احاطه به او ناتوان هستند . او از وصف، توصیف کنندگان فراتر، از ستایش ستایش گران والاتر است، در عین نزدیکی دور، و در عین دور بودن نزدیک است، پس او در نزدیک بودنش دور و در دوری اش نزدیک است ، او چگونگی را به وجود آورده و نمی توان گفت: چگونه است؟ مکان را آفریده و ایجاد نموده و نمی توان گفت: کجاست؟ چرا که او منزّه است از این که دارای چگونگی و مکان باشد. او یگانه، یکتا، بی نیاز از همه چیز است، نه فرزندی دارد و نه زاییده شده و نه همتایی دارد، پس جلال و عظمت او والاست. آری ، خدا را نمی توان وصف کرد، بلکه به کنه و حقیقت حضرت محمّد(ص) نیز نمی توان راه یافت و وصف کرد، چرا که خداوند جلیل ، نام آن حضرت را با نام مبارک خویش قرین کرده، و او را در عطاء و بخشندگی خود شریک نموده و پاداش کسی را که از او فرمان برد همانند پاداش مطیع خود قرار داده ، آنجا که می فرماید: «وَما نَقَمُوا إِلّا أَنْ أَغْناهُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ مِنْ فَضْلِهِ» (سوره توبه ، آیه 74) . «و آنان انتقام نگیرند جز آن هنگام که خداوند و رسول او آنان را از فضل خودش بی نیاز ساختند» . و در جای دیگر به نقل از سخن اشخاصی را که از فرمان او سر باز زدند و در میان طبقات آتش و پوششهای قطران مورد شکنجه و عذابند، می گویند: «یالَیْتَنا أَطَعْنَا اللَّهَ وَأَطَعْنَا الرَّسُولا» (سوره احزاب ، آیه 66) ؛ «ای کاش ، خدا و پیامبر را اطاعت کرده بودیم» . یا چگونه می توان کسانی را که خداوند بزرگ ، اطاعت آنان را مقرون اطاعت پیامبرش کرده، وصف نمود؟ آنجا که می فرماید: «أَطیعُوا اللَّهَ وَأَطیعُوا الرَّسُولَ وَأُولی الْأَمْرِ مِنْکُمْ» (سوره نساء ، آیه 58 83 59) ؛ «اطاعت کنید خدا را و اطاعت کنید پیامبر را و صاحبان امر را» . و در جای دیگر می فرماید: «وَلَوْ رُدُّوهُ إِلَی الرَسُولِ وَإِلی اُولی الْأَمْرِ مِنْهُمْ» (سوره نساء ، آیه 58 83 59) ؛ «اگر آن را به پیامبر و پیشوایان بازگردانند» . و در مورد دیگر می فرماید: «إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُکُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَماناتِ إِلی أَهْلِها» (سوره نساء ، آیه 58 83 59) ؛ «خداوند به شما فرمان می دهد که امانتها را به صاحبانش بدهید». و می فرماید: «فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ إِنْ کُنْتُمْ لاتَعْلَمُونَ» (سوره نحل ، آیه 43) ؛ «اگر نمی دانید از آگاهان بپرسید» . یا فتح ، کما لایوصف الجلیل جلّ جلاله ، والرسول [و] الخلیل ، وولد البتول ؛ فکذلک لایوصف المؤمن المسلّم لأمرنا . ای فتح ، همان گونه که خداوند بزرگ، پیامبر [و] خلیل و فرزندان حضرت زهرای بتول علیها السلام را نمی توان وصف نمود؛ همان گونه مؤمنی را که تسلیم امر ماست نمی توان وصف نمود . بنابراین ، پیامبر ما(ص) برترین پیامبران و خلیل ما، برترین خلیلان، و جانشین و وصی آن حضرت، گرامی ترین اوصیا است، نامهای مبارک آنان برترین نامها، و کنیه آنان بهترین و شیرین ترین کنیه هاست. اگر قرار بر این بود که جز افراد همگون، با ما همنشینی نکنند، کسی را توان همنشینی با ما نبود و اگر جز همگون بر ازدواج ما نبود، کسی را یارای ازدواج با ما نبود. (آری،) آنان متواضع ترین مردم از جهت تواضع و فروتنی، بزرگترین آنان از جهت حلم و بردباری، بخشنده ترین آنان از جهت بخشش و سخاوتمندی، و محکم ترین آنان از جهت پناهگاه هستند . جانشینان آن دو بزرگوار ، دانش آنها را به ارث برده اند. پس امر را بر آنان برگردان و تسلیم آنان شو، خداوند تو را به مرگ آنان بمیراند و به زندگی آنان زنده نماید. آنگاه فرمودند: اگر می خواهی مرخصی، خدایت رحمت کند. فتح می گوید: من از محضرش مرخص شدم، فردای آن روز خدمتش شرفیاب گشته، سلام کردم، جواب عنایتم فرمود . عرض کردم: ای فرزند رسول خدا ، اجازه می فرمایید پرسشی که از دیشب مرا به خود مشغول نموده، بپرسم؟ فرمودند: بپرس، اگر خواستم توضیح می دهم و اگر خواستم، پاسخ نمی گویم، پس نظریه ات را تصحیح کن و در پرسشت استوار باش و با دقّت تمام ، به پاسخ گوش کن و پرسش را مشکل و مشتبه مکن که خود و پاسخگو را در زحمت اندازی، چرا که یاد دهنده و یاد گیرنده در رشد و هدایت شریکند و هر دو مأمور به نصیحت هستند، و از غش و فریب باز داشته شده اند. وأمّا الّذی اختلج فی صدرک لیلتک فإن شاء العالم أنبأک ، إنّ اللَّه لم یظهر علی غیبه أحداً إلّا من ارتضی من رسول . فکلّ ما کان عند الرسول کان عند العالم ، وکلّ ما اطّلع علیه الرسول فقد اطّلع أوصیاءَه علیه لئلّا تخلو أرضه من حجّه یکون معه علم یدلّ علی صدق مقالته ، وجواز عدالته . ولی آنچه که دیشب به فکر تو رسیده اگر امام بخواهد، تو را از آن آگاه می سازد ، چرا که خداوند کسی را از علم غیب خویش آگاه نفرموده جز فرستادگانی را که برگزیده است . پس هر چه نزد پیامبر هست، نزد امام نیز هست و از هر چیزی که پیامبر آگاه است اوصیا و جانشینان او نیز آگاه هستند، تا آنکه زمین او ، از حجّت و راهنما خالی نماند، حجّتی که دارای دانشی است که بیانگر صدق گفتار او و جواز عدالت اوست. ای فتح ، شاید شیطان بخواهد تو را گرفتار اشتباه نماید و در آنچه به تو گفتم وسوسه کند و در مورد موضوعاتی که به تو خبر دادم به شک و تردید بیندازد، تا از راه خدا و صراط مستقیم منحرف نماید و بگویی: اگر یقین کنم آنان دارای چنین مقاماتی هستند پس آنان خدایان هستند. معاذ اللَّه ، آنان آفریده ، پرورش یافته و فرمان بردار خداوند متعال هستند، در برابر او متواضع و فروتن و به او رغبت دارند، وقتی شیطان با این گونه وسوسه ها تو را وسوسه نمود او را با آنچه یاد دادم ، ریشه کن ساز . فتح گوید: عرض کردم: قربانت گردم، مشکلم را حل نمودی و وسوسه شیطان ملعون را با این توضیحات از بین بردی، او در دل من وسوسه نموده بود که شما خدایان هستید. فتح گوید: وقتی امام هادی(ع) این سخن را از من شنید، سر به سجده گذاشت و در سجده می فرمودند: راغماً لک یا خالقی ، داخراً خاضعاً ؛ آفریدگارا ، من برای تو به خاک افتادم و با فروتنی سر به خاک گذاشتم . حضرت پیوسته در این حال بود تا این که شب به پایان رسید . آنگاه فرمودند: ای فتح ، نزدیک بود که هلاک شده و دیگران را به هلاکت بیندازی، به حضرت عیسی(ع) ضرری نرسید در آن موقع که افرادی از نصارا به جهت عقاید باطلشان (در مورد آن حضرت) به هلاکت رسیدند، اگر می خواهی می توانی مرخص شوی، خدای رحمتت کند.
فتح گوید: من با خوشحالی از محضرش مرخص شدم، چرا که خداوند وسوسه های شیطان را از من دفع نموده بود و نسبت به آن بزرگواران شناخت خوبی پیدا کرده بودم، و به خاطر این امر، خدای را حمد و سپاس می نمودم.
من در این مسافرت، در منزل دیگری به حضور آن حضرت شرفیاب شدم، آن حضرت تکیه داده بود، در برابرش مقداری گندم برشته بود، که آن حضرت آنها را مخلوط می نمود، این بار شیطان مرا وسوسه نمود که امام نباید چیزی بخورد و بیاشامد ، چرا که این آفت است و امام آفت پذیر نیست. همین که این امر از ذهنم خطور کرد، حضرت فرمودند: ای فتح ، بنشین. ما از پیامبران اسوه و الگو گرفته ایم، آنان می خوردند و می آشامیدند، و در بازارها راه می رفتند، هر جسمی نیازمند غذاست جز آفریدگار رازق؛ چرا که او پدید آورنده اجسام است، او پدید نیامده ، محدود نیست و هرگز قابل فزونی و کاستی نیست، ذات او از آنچه ذات اجسام ترکیب یافته پاک و منزّه است. او یگانه، یکتا و بی نیازی است که نه زاده و نه زاییده شده و نه همتایی دارد. او پدید آورنده چیزها و به وجود آورنده اجسام است ، او شنوا ، دانا ، نکته دان، آگاه ، رؤوف و مهربان است و از آنچه ستمگران می گویند بی نهایت پاک و منزّه و بزرگ است . اگر خداوند، آنچنان که وصف می شود، بود، هرگز پروردگار از پرورش یافته و آفریدگار از آفریده شده و پدیدآورنده از پدیدآمده، شناخته نمی شد، ولی (خداوند) میان او و جسمی که پدید آورده فرق گذاشته و اشیاء را به وجود آورده ، چرا که چیزی مشابه او نیست که دیده شود و او شبیه هیچ موجودی نیست .
(القطره - سید احمد مستنبط(ره) - جلد2 - بخش امام علی النقی الهادی(ع) - صفحه 748)
(کشف الغمّه : 388 - 386/2 ، بحار الأنوار : 177/50 ح 56)
سوالات اعتقادی،پاسخ سوالات اعتقادی،پاسخ به سوالات اعتقادی،پاسخ به سوالات اعتقادی توسط امام،پاسخ به سوالات اعتقادی توسط امام هادی،پاسخ به سوالات اعتقادی توسط امام نقی،پاسخ به برخی از سوالات اعتقادی،پاسخ به سوالات اعتقادی توسط امام علی النقی،پاسخ به سوالات اعتقادی توسط امام علی النقی الهادی،پاسخ به برخی از سوالات اعتقادی توسط امام،پاسخ به برخی از سوالات اعتقادی توسط امام هادی،پاسخ به برخی از سوالات اعتقادی توسط امام علی النقی(ع)