اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم
تشرف سید بحرالعلوم به محضر امام زمان(عج)
تشرف سید بحرالعلوم به محضر امام مهدی(عج)
تشرف سید بحرالعلوم به محضر امام عصر(عج)
تشرف سید بحرالعلوم به محضر حضرت مهدی(عج)
تشرف سید بحرالعلوم به محضر صاحب الزمان(عج)
تشرف سید بحرالعلوم به محضر حجه بن الحسن(عج)
تشرف سید بحرالعلوم به محضر ولی عصر(عج)
.............................
در ابتدا به این مطلب کوتاه توجه نماییم
شعفی می گوید: مرحوم آیت الله حاج آقا حسین خادمی و مرحوم حاج شیخ عباس قمی و حاج شیخ عبدالجواد مدّاحیان روضه خوان امام حسین(ع) را در خواب دیدم که در غرفه های بهشت با یکدیگر اجتماع داشتند. از آیت ا... خادمی احوالپرسی کردم و گفتم: با هم بودن شما یک آیت الله و آقای حاج شیخ عباس قمی یک محدّث و حاج شیخ عبدالجواد روضه خوان امام حسین علیه السلام، چه مناسبتی دارد که با یکدیگر یک جا قرار گرفته اید؟
جواب دادند: ما همگی مداومت به زیارت عاشورا داشتیم و در مقدار خواندن زیارت عاشورا مثل هم بودیم.
«برگرفته از زیارت عاشورا و آثار شگفت ص 50»
................................................................................
ارزش گریه بر امام حسین(ع) از زبان امام عصر(عج)
ـ سید بحرالعلوم رحمه الله علیه به قصد تشرف به سامرا تنها به راه افتاد، در بین راه راجع به این مسئله، که گریه بر امام حسین(ع) گناهان را می آمرزد، فکر می کرد همان وقت متوجه شد که شخصی عرب سوار بر اسب به او رسید و سلام کرد، بعد پرسید:جناب سید درباره چه چیز به فکر فرو رفته ای؟ و در چه اندیشه ای؟ اگر مسئله علمی است بفرمایید شاید من هم اهل باشم؟
سید بحرالعلوم گفت :
در این باره فکر می کنم که چطور می شود خدای متعال این همه ثواب به زائران و گریه کنندگان بر حضرت سیدالشهدا(ع) می دهد مثلاً در هر قدمی که در راه زیارت برمی دارد، ثواب یک حج و یک عمره در نامه عملش نوشته می شود و برای هر یک قطره اشک تمام گناهان صغیره و کبیره اش آمرزیده می شود؟
آن سوار عرب فرمود:
ـ تعجب نکن! من برای شما مثالی می آورم تا مشکل حل شود.ـ سلطانی به همراه درباریان خود به شکار می رفت، در شکارگاه از همراهیانش دور افتاده و به سختی فوق العاده ای افتاد و بسیار گرسنه شد. خیمه ای را دید و وارد آن خیمه شد، در آن سیاه چادر، پیرزنی را با پسرش دید، آنان در گوشه خیمه عنیزه ای «بز شیرده» داشتند و از راه مصرف شیر آن، زندگی خود را می گرداندند.وقتی سلطان وارد شد، او را نشناختند، ولی به خاطر پذیرایی از مهمان آن بز را سر بریده و کباب کردند، زیرا چیز دیگری برای پذیرایی نداشتند.سلطان شب را همان جا خوابید و روز بعد از ایشان جدا شد و به هر طوری که بود خود را به درباریان رسانید و جریان را برای اطرافیان نقل کرد.
در نهایت از ایشان سؤال کرد: اگر بخواهم پاداش میهمان نوازی پیرزن و فرزندش را داده باشم، چه عملی باید انجام بدهم؟یکی از حضار گفت: به او صد گوسفند بدهید.
دیگری که از وزراء بود، گفت: صد گوسفند و صد اشرفی بدهید.یکی دیگر گفت: فلان مزرعه را به ایشان بدهید.
سلطان گفت: هر چه بدهم کم است، زیرا اگر سلطنت و تاج و تختم را هم بدهم آن وقت مقابله به مثل کرده ام، چون آنها هر چه را که داشتند به من دادند من هم باید هرچه را که دارم به ایشان بدهم تا سر به سر شود.
ـ بعد سوار عرب به سید فرمود: حالا جناب بحرالعلوم، حضرت سیدالشهداء(ع) هر چه از مال و منال و اهل و عیال و پسر و برادر و دختر و خواهر و سر و پیکر داشت همه را در راه خدا داد، پس اگر خداوند به زائرین و گریه کنندگان آن همه اجر و ثواب بدهد، نباید تعجب نمود، چون خدا که خدائیش را نمی تواند به سیدالشّهدا(ع) بدهد، پس هر کاری که می تواند انجام می دهد، یعنی با صرف نظر از مقامات عالی خودش، به زوّار و گریه کنندگان آن حضرت، در جایی عنایت می کند در عین حال این ها را جزای کامل برای فداکاری آن حضرت نمی داند.
چون شخص عرب این مطالب را فرمود، از نظر سید بحرالعلوم غایب شد.
پی نوشت:
«برگرفته از عبقری الحسان، مرحوم شیخ علی اکبر نهاوندی، ص 136»
پایگاه اطلاع رسانی حوزه نت
سید بحرالعلوم،تشرف سید بحرالعلوم،سید بحرالعلوم و امام زمان،امام زمان و سید بحرالعلوم،سید بحرالعلوم و امام مهدی،حکایت سید بحرالعلوم،ماجرای سید بحرالعلوم،تشرف سید بحرالعلوم به محضر امام زمان،تشرف سید بحرالعلوم به محضر امام مهدی،تشرف سید بحرالعلوم به محضر ولی عصر،تشرف سید بحرالعلوم به محضر حضرت مهدی،تشرف سید بحرالعلوم به محضر صاحب الزمان،تشرف سید بحرالعلوم به محضر حجه بن الحسن(عج)