اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم
(واقعه حره) در مدینه ، پس از شهادت امام حسین(ع)
شورش مدينه در سال 63 (يا 62) هجرى رخ داد و به فاجعه «حره» مشهور گرديد.(1) اين حادثه از آنجا سرچشمه گرفت كه پس از شهادت امام حسين(علیه السلام) موجى از خشم و نفرت در مناطق اسلامى بر ضد حكومت يزيد برانگيخته شد. در شهر مدينه نيز كه مركز خويشاوندان پيامبر و صحابه و تابعين بود، مردم به خشم آمدند. حاكم مدينه (عثمان بن محمد بن ابى سفيان) كه در ناپختگى و جوانى و غرور چيزى از يزيد كم نداشت، با اشاره يزيد(2) گروهى از بزرگان شهر را به نمايندگى از طرف مردم مدينه به دمشق فرستاد تا از نزديك، خليفه جوان را ببينند و از مراحم وى برخوردار شوند تا در بازگشت به مدينه مردم را به اطاعت از حكومت وى تشويق كنند. به دنبال اين طرح، عثمان هيئتى مركب از «منذر بن زبير بن عوام»، «عبيدالله بن ابى عمرو مخزومى»، «عبدالله بن حنظله غسيل الملائكه» و چند تن ديگر از شخصيت هاى بزرگ مدينه را جهت ديدار با يزيد به دمشق روانه ساخت. از آنجا كه يزيد نه از تربيت اسلامى برخوردار بود، نه مشاورانى داشت كه به او توصيه كنند كه حداقل در حضور آن هيئت رفتار سنجيده اى داشته باشد، و نه تدبير پدر را داشت كه بداند كسى كه به نام اسلام بر مسلمانان حكومت مى كند، حداقل بايد ظواهر اسلامى را حفظ كند، نزد آنان نيز از شراب خوارى و سگ بازى و تشكيل بزم ها و مجالس ساز و آواز و فسق و فجور كوتاهى نكرد، اما پذيرايى با شكوهى از آنان در كاخ خود به عمل آورد، به آنان احترام بسيار كرد و به هر كدام هدايا و خلعت هاى هنگفتى بالغ بر پنجاه هزار و صد هزار دينار بخشيد. او فكر مى كرد كه آنان با دريافت اين پول ها و با آن پذيرايى جانانه در كاخ سبز دمشق، در بازگشت به مدينه، از او تمجيد و تحسين خواهند كرد، اما اين ديدار نه تنها به نفع او تمام نشد بلكه كاملا نتيجه معكوس بخشيد. نمايندگان بجز منذر بن زبير (كه به بصره رفت) به مدينه بازگشتند و در اجتماع مردم اين شهر اعلام كردند كه: «ما از نزد شخصى برگشته ايم كه دين ندارد، شراب مى خورد، تار و طنبور مى نوازد، سگ بازى مى كند، خنياگران و زنان خوش آواز در مجلس او دل ربايى مى كنند، و با مشتى دزد و خراب كار به شب نشينى مى پردازد. اينك شما را شاهد مى گيريم كه او را از خلافت بركنار كرديم». پسر حنظله گفت: «من از نزد شخصى برگشته ام كه اگر هيچ كس با من يارى و همكارى نكند با همين چند پسرم به جنگ او خواهم رفت، او به من عطيه داد مرا احترام كرد ولى من عطيه او را نپذيرفتم مگر براى اينكه در جنگ با وى از آن استفاده كنم.» به دنبال اين جريان، مردم مدينه با عبدلله پسر حنظله بيعت كردند و حاكم مدينه و همه بنى اميه را از شهر بيرون كردند. اين گزارش كه به يزيد رسيد، «مسلم بن عقبه» را كه مردى سال خورده و از سرسپردگان درباره بنى اميه بود، با لشكر انبوهى براى سركوبى نهضت به مدينه اعزام كرد و به وى گفت: به آنان سه روز مهلت بده، اگر تسليم نشدند، با آنان بجنگ، و وقتى پيروز شدى سه روز هر چه دارند از اموال و چهار پايان و سلاح و طعام، همه را غارت كن و در اختيار سربازان بگذار... سپاه شام، مدينه را مورد حمله قرار داد و جنگ خونينى بين دو گروه در گرفت و سرانجام، شورشيان شكست خوردند و سران نهضت كشته شدند. مسلم به مدت سه روز دستور قتل عام و غارت شهر را صادر كرد. سربازان شام جناياتى مرتكب شدند كه قلم از بيان آنها شرم دارد. مسلم را به خاطر اين جنايات «مسرف» ناميدند. پس از پايان قتل و غارت، مسلم از مردم به عنوان بردگى براى يزيد بيعت گرفت!(3)، (4)
پی نوشت:
(1). حره به زمين سنگلاخى گفته مى شود كه سطح آن سنگ هاى آتشفشانى پوشيده شده باشد، و چون اطراف شهر مدينه داراى چنين خصوصيتى است و نفوذ سپاه شام به مدينه از طريق حره و اقم صورت گرفت، اين جنگ به نام «حره» ناميده شد.
(2). احمد بن يحيى البلاذرى، انساب الاشراف، بغداد، مكتبه المثنى، ج 4، ص 31.
(3). احمد بن يحيى البلاذرى، انساب الاشراف، بغداد، مكتبه المثنى، ج 4، ص 30-46؛ ابن اثير، الكامل فى التاريخ، بيروت، دارصادر، 1399 ه.ق، ج 4، صفحات: 102-103 و 111-121 - مسعودى، مروج الذهب، بيروت، دارالاندلس، ج 3، ص 68-71.
(4). گردآوري از کتاب: سیره پیشوایان، مهدی پیشوایی، موسسه امام صادق(علیه السلام)، قم، 1390هـ.ش، ص 256.
پایگاه اطلاع رسانی دفتر آیت الله مکارم شیرازی
واقعه حره،حره مدینه،حره در مدینه،واقعه حره مدینه،واقعه حره در مدینه،پس از شهادت امام حسین،حره پس از شهادت امام حسین،حره مدینه پس از شهادت امام حسین،حره در مدینه پس از شهادت امام حسین،واقعه حره پس از شهادت امام حسین،واقعه حره مدینه پس از شهادت امام حسین،واقعه حره در مدینه پس از شهادت امام حسین،اتفاقات پس از شهادت امام حسین،حادثه های پس از شهادت امام حسین،حوادث پس از شهادت امام حسین(ع)