اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم
بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم
الحمد للَّه ربّ العالمين، والصّلاة والسّلام على سيّدنا ونبيّنا محمّد وآله
الطيّبين الطّاهرين، ولعنة اللَّه على أعدائهم أجمعين من الأوّلين والآخرين.
معرفی حدیث غدیر
از حديثهايى كه همواره مورد توجّه انديشمندان بوده «حديث غدير» است. حديث شريفى كه در سايه اهتمام خداى سبحان، پيامبر اكرم صلى اللَّه عليه وآله، ائمّه اطهار عليهم السلام و بزرگان صحابه داراى جايگاه ويژهاى بوده است. از اين رو انديشمندان اسلامى در قرون متمادى به آن پرداختهاند. در قرآن كريم مىخوانيم:
«يا أيُّهَا الرَّسُوْلُ بَلِّغْ ما انْزِلَ إلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ»؛ «1»
اى پيامبر! آن چه از جانب پروردگارت بر تو نازل شده است، به مردم ابلاغ كن.
اين آيه كريمه از آيات مربوط به «روز غدير» است. خداوند متعال پيش از اين آيه مىفرمايد:
«وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْكِتَابِ آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَكَفَّرْنَا عَنْهُمْ سَيِّئَاتِهِمْ وَلَأَدْخَلْنَاهُمْ جَنَّاتِ النَّعِيمِ* وَلَوْ أَنَّهُمْ أَقَامُوا التَّوْرَاةَ وَالإِنْجِيلَ وَمَا أُنْزِلَ إِلَيْهِم مِن رَبِّهِمْ لَأَكَلُوا مِن فَوْقِهِمْ وَمِن تَحْتِ أَرْجُلِهِمْ مِنْهُمْ أُمَّةٌ مُقْتَصِدَةٌ وَكَثِيرٌ مِنْهُمْ سَاءَ مَا يَعْمَلُونَ»؛ «2»
و اگر اهل كتاب ايمان مىآوردند و تقوا پيشه مىكردند، گناهان آنان را مىبخشيديم و آنان را در بهشت پرنعمت وارد مىساختيم. و اگر آنان به تورات و انجيل و آن چه از پروردگارشان بر آنها نازل شده برپا مىداشتند، به طور حتم از نعمتهاى آسمانى و زمينى برخوردار مىشدند. عدّهاى از آنان مردمانى معتدل و ميانهرو و بسيارى از آنان بدكردارند.
هم چنين در آيه بعد از آيه غدير مىفرمايد:
«قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لَسْتُمْ عَلَى شَيْءٍ حَتَّى تُقِيمُوا التَّوْرَاةَ وَالإِنْجِيلَ وَمَا أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ مِن رَبِّكُمْ وَلَيَزِيدَنَّ كَثِيراً مِنْهُم مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِن رَبِّكَ طُغْيَاناً وَكُفْراً فَلَا تَأْسَ عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ»؛ «3»
(اى پيامبر!) به اهل كتاب بگو: شما هيچ جايگاهى (نزد خدا) نداريد مگر اين كه تورات، انجيل و آن چه را كه از جانب پروردگارتان بر شما نازل شده برپا داريد، ولى به يقين آن چه بر تو از سوى پروردگارت نازل شده بر طغيان و كفر بسيارى از آنان مىافزايد. بنا بر اين بر حال قوم كافر افسوس مخور!
گرچه آيه غدير در سياق آيههايى است كه خداوند اهل كتاب را مورد خطاب قرار داده است؛ ولى به طور كامل و بدون كم و كاست قابل تطبيق بر امّت رسول خدا صلى اللَّه عليه وآله نيز مىباشد. به اين بيان كه اگر امّت اسلام ايمان آورده و تقوا پيشه مىكردند، همانا گناهانشان را مىبخشيديم و آنان را در بهشت پرنعمت وارد مىكرديم. اگر آنان به دستورات قرآن و سخنان رسول خدا صلى اللَّه عليه وآله به طور كامل عمل مىنمودند و آن چه را كه در قرآن درباره امير مؤمنان على عليه السلام و اهل بيت طاهرين عليهم السلام نازل شده است بر ديده نهاده و با جان و دل مىپذيرفتند، به طور حتم از نعمتهاى آسمانى و زمينى بهرهمند مىشدند، و از امّت اسلام نيز برخى معتدل و ميانهرو و بسيارى بدكردارند.
به تعبير ديگر، خداوند متعال پيش از آيه غدير مىفرمايد:
«وَلَوْ أنَّهُمْ أقَامُوا التَّوْرَاةَ وَالإِنْجِيلَ»؛
و اگر اهل كتاب تورات و انجيل را اقامه مىكردند.
و بعد از آيه غدير مىفرمايد:
«قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لَسْتُمْ عَلَى شَيءٍ حتّى تُقِيْمُوا التَّوْرَاةَ والإنْجِيْلَ وَمَا أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ مِن رَبِّكُمْ»؛
بگو اى اهل كتاب! شما هيچ جايگاهى (نزد خدا) نداريد مگر اين كه تورات، انجيل و آن چه را كه از جانب پروردگارتان بر شما نازل شده برپا داريد.
با اين وجود مىفرمايد:
«لَيَزِيْدَنَّ كَثيراً مِنْهُمْ ما انْزِلَ إلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ طُغْياناً وَكُفْراً فلا تَأْسَ عَلَى القَوْمِ الكافِرِين»؛
ولى به يقين آن چه بر تو از سوى پروردگارت نازل شده بر طغيان و كفر بسيارى- از اين امت- مىافزايد. بنا بر اين بر حال اين قوم كافر افسوس مخور!
با تطبيقى كه گذشت، ترجمه اين فراز از آيه چنين خواهد بود:
آن سان كه اهل كتاب پيش از نزول قرآن مأمور به عمل كردن به كتابهايشان بودند- يهوديان مأمورند به تورات عمل كنند و نصرانىها به انجيل- مسلمانان نيز موظّفاند كه به كتاب خدا و سنّت پيامبرشان پايبند باشند كه با التزام عملى به كتاب و سنّت، بركات آسمان و زمين بر آنان خواهد باريد؛ ولى افسوس كه آن چه از جانب
خداوند متعال بر رسول خدا صلى اللَّه عليه وآله نازل شد، به جاى آن كه در عمل به دستورات قرآن و سنّت پايبند شوند، بر طغيان و كفر آنان افزود!
بنا بر اين در ميان آياتى كه خداوند متعال بر پيامبر خدا صلى اللَّه عليه وآله فرو فرستاده، واقعه غدير از جلوه خاصّى برخوردار است؛ چرا كه خداوند متعال در آيه ابلاغ (واقعه غدير) با بيانى قاطع و خطابى توأم با تهديد، رسول برگزيده خويش را مخاطب قرار مىدهد و مىفرمايد:
«يا أيُّهَا الرَّسُوْلُ بَلِّغْ ما انْزِلَ إلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ»؛ «4»
اى پيامبر! آن چه از پروردگارت بر تو نازل شده است به مردم برسان و اگر چنين نكنى، رسالت او را انجام ندادهاى.
شاهد ديگر بر مسأله نصب اميرالمؤمنين عليه السلام به جانشينى پس از رسول اكرم صلى اللَّه عليه وآله، سخن خود رسول خدا است كه در خانه حضرت ابوطالب عليه السلام مطالبى در اين باره فرمود كه به «حديث يوم الانْذار» و يا «حديث الدّار» معروف شد. «5» پيامبر در آن روز چنين فرمود:
أمرني ربّي بأن ابلّغ القوم ما امرت به، فضقت بذلك ذرعاً حتّى نزل جبرئيل وقال: إن لم تفعل لم تبلّغ ما ارسلت به؛ «6»
پروردگارم به من امر فرموده است كه آن چه را كه مأمور به آن شده و براى آن فرستاده شدهام به مردم برسانم (و از اين كه مبادا مردم انكار كنند) از اين فرمان دلتنگ شدم، تا اين كه جبرئيل نازل شد و از جانب خداوند چنين فرمان آورد كه اگر آن چه را مأمور به تبليغ آن شدهاى انجام ندهى، مأموريّت و رسالتى را كه بدان برانگيخته شدهاى انجام ندادهاى.
بنا بر آن چه بيان شد، شواهد بالا به ويژه داستان خانه ابوطالب عليه السلام و نيز شواهد بسيار ديگرى كه در جاى خود آمده، بيانگر اين است كه ابلاغ امامت اميرالمؤمنين عليه السلام و خلافت نخستين امام شيعيان، از مهمترين امورى بود كه رسول خدا صلى اللَّه عليه وآله از آغاز دعوت تا واپسين لحظات زندگى خويش، از طرف خداوند متعال به آن مأمور بوده است؛ چرا كه آيه تبليغ در سوره مائده است و اين سوره به اتفاق نظر همه مسلمانان آخرين سوره از قرآن است كه نازل شده است.
قُرْطُبى در تفسير خود، به صراحت ادّعاى اجماع مىكند كه سوره مائده، آخرين سورهاى است كه نازل شده و برخى از آيات آن نيز در حجّة الوداع نازل شده است. «7» همان طور كه در روايات شيعه نيز به اين مطلب تصريح شده است.
با وجود چنين اجماع و نصّى، رسول خدا صلى اللَّه عليه وآله در تمام دوران رسالت مبارك و خجسته خود، در كنار فراخوانى مردم به ايمان به خداى تعالى و رسالت خويش، آنان را به خلافت بلا فصل اميرالمؤمنين عليه السلام پس از خودش دعوت فرموده و اين امر الهى را به آنان ابلاغ مىنمود.
حديث غدير، از جهات متعددى داراى عظمت و جلالت است كه به برخى از آنها اشاره مىنماييم:
1. شرايط خاصّى كه پيامبر خدا صلى اللَّه عليه وآله خطبه غدير را در آن شرايط ايراد فرموده است.
2. سخنانى كه در ضمن اين خطبه از زبان پيامبر خدا صلى اللَّه عليه وآله جارى شده است، بدون هيچ گونه شكّ و شبههاى از نظر فنون زبان عرب دلالت بر امامت اميرالمؤمنين عليه السلام مىنمايد.
3. آياتى از قرآن كريم كه درباره واقعه غدير نازل شده است.
گفتنى است كه عدّه بسيارى از انديشمندان در ماندگارى و نقل و نشر اين حديث شريف متحمّل زحمات طاقت فرسايى شدهاند؛ همان گونه كه منكران آن نيز در ردّ، كتمان و بىاهميّت جلوه دادن اين حديث از هيچ كوششى فروگذار نكردهاند.
______________________________
(1). سوره مائده: آيه 67.
(2). سوره مائده: آيات 65 و 66.
(3). سوره مائده: آيه 68.
(4). سوره مائده: آيه 67.
(5). اين واقعه، در اوايل بعثت پيامبر اكرم صلى اللَّه عليه وآله در مكّه و در خانه ابوطالب عليه السلامكه بزرگ بنى هاشم بود رخ داد و مأموريّت رسول خدا صلى اللَّه عليه وآله در آن روز، انذار نزديكانش پيش از انذار ديگران بود، و انذار نيز در برابر بشارت است.
(6). معالم التنزيل: 4/ 378 و 279.
(7) الجامع لاحكام القرآن: 6/ 30.
حدیث غدیر،معرفی حدیث غدیر،تعریف حدیث غدیر،غدیر،غدیر خم،شناخت حدیث غدیر،تبلیغ حدیث غدیر،تبیین حدیث غدیر،نشر حدیث غدیر،دلیل حدیث غدیر،در مورد حدیث غدیر