12
2
3
4
5
6
7
8
9
10
11
1

12بند محتشم کاشانی

بر حربگاه ، چون ره آن کاروان فتاد
شور و نشور واهمه را در گمان فتاد
هم بانگ نوحه ، غلغله در شش جهت ، فکند
هم گریه ، بر ملایک هفت آسمان فتاد
هرجا که بود آهوئی ، از دشت پا کشید
هرجا که بود طایری ، از آشیان فتاد
شد وحشتی ، که شور قیامت ز ياد ، رفت
چون چشم اهل بیت ، بر آن کشتگان فتاد
هرچند بر تن شهدا چشم ، کار کرد
بر زخمه ای کاری تیغ و سنان ، فتاد
ناگاه چشم دختر زهرا ، در آن میان
بر پیکر شریف امام زمان فتاد
بی اختیار نعره ی ((هذا حسین)) ازو
سر زد ، چنان که آتش ازو ، در جهان فتاد
پس با زبان پر گله ، آن بضعه ي بتول
رو در مدینه کرد ، که یا ایهاالرسول
8
12
2
3
4
5
6
7
8
9
10
11
1

12بند محتشم کاشانی

بر حربگاه چون ره آن کاروان فتاد،شور و نشور واهمه را در گمان فتاد،هرجا که بود آهوئی از دشت پا کشید،ناگاه چشم دختر زهرا در آن میان،بر پیکر شریف امام زمان فتاد،پس با زبان پر گله آن بضعه ی بتول،رو در مدینه کرد که یا ایهاالرسول

اشعار ترکيب بند محتشم کاشانی

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم
کمک مالی به سایت جامع سربازان اسلام
کمک مالی به سایت جامع سربازان اسلام